عنوان فارسی |
فرآیند مدیریت استراتژیک: نقش سبک تصمیم گیری و عملکرد سازمانی |
عنوان انگلیسی |
A strategic management process: the role of decision-making style and organisational performance |
کلمات کلیدی |
مدیریت استراتژیک؛ تصمیم گیری شهودی؛ تصمیم گیری منطقی؛ فرآیند تفکر استراتژیک؛ عملکرد سازمانی |
درسهای مرتبط |
مدیریت استراتژیک |
تعداد صفحات انگلیسی : 14 | نشریه : Emerald |
سال انتشار : 2023 | تعداد رفرنس مقاله : 84 |
فرمت مقاله انگلیسی : PDF | نوع مقاله : ISI |
آیا این مقاله برای بیس پایان نامه مناسب است؟ : بله | آیا این مقاله برای ارائه کلاسی مناسب است؟ : بله |
وضعیت شکل ها و عنوان شکل ها: ترجمه شده است. | وضعیت جداول و عنوان جداول : جدول ندارد. |
وضعیت تایپ فرمول ها : فرمول ندارد | نام مجله مقاله : Journal of Work-Applied Management (مجله مدیریت کاربردی کار) |
تعداد صفحات ترجمه تایپ شده با فرمت ورد با قابلیت ویرایش : 14 صفحه با فونت ۱۴ B Nazanin | آیا در بسته تبلیغات سایت نیز قرار داده شده است؟: محتوی بسته این محصول فاقد هر گونه تبلیغات می باشد. |
پاورپوینت : ندارد | گزارشکار : ندارد | شبیه سازی : ندارد |
سطح کیفیت ترجمه و ضمانت فراپیپر برای این مقاله چگونه است؟ |
ترجمه دارای وضعیت طلایی بوده و تا 24 ساعت در صورت عدم رضایت مشتری مبلغ مورد نظر عودت داده خواهد شد. |
بعد از خرید این محصول یک فایل برای شما قابل دانلود خواهد بود که دارای ورد (word) ترجمه مقاله است که قابل ویرایش است و همچنین pdf ترجمه مقاله به همراه pdf مقاله انگلیسی برای شما قابل مشاهده خواهد بود. در فایل های دانلود هیچگونه تبلیغاتی وجود ندارد و شما با خیال راحت میتوانید از ترجمه مقاله استفاده کنید.
1. مقدمه
2. مروری بر مقالات
3. مدیریت استراتژیک
4. گزاره ها
5. بحث و بررسی و نتیجه گیری
تفکر استراتژیک:
چالش برانگیز ترین مسئله ای که یک سازمان با آن مواجه می شود، آگاهی از چشم انداز و رسالت های استراتژیک، منابع موجود و شناسایی فرصت ها برای رشد درون سازمان است (برایسون، 2018). بنابراین، تفکر استراتژیک، عنصری حیاتی در زنجیره فرآیندهاست، که باید بطور موثر و نظامند انجام شود (ساهای، 2019). با این حال، سازمان ها باید آگاه باشند که تفکر استراتژیک ممکن است دچار اشتباه فاجعه باری شود اگر تصمیم گیرندگان توانمند کننده های استراتژیک یا عوامل مسئول فرایند تفکر استراتژیک موثر را تشخیص ندهند. توانمند کننده های استراتژیک بر تفکرات و فرآیندهای تصمیم گیری اعضای سازمان تاثیر می گذارند (گولدمن و همکاران، 2015). بنابراین، توانمند کننده های استراتژیک باعث می شوند که اعضای سازمان تمایل به سمت رشد ایده و توسعه شخصی داشته باشند درحالی که متفکران استراتژیک، عملکرد سازمان را تقویت می کنند (ال عطیلات و همکاران، 2019). افراد دخیل در ساختار سازمانی از تجربیات و فرآیندهای تفکر خود در مدیریت تعارض ها بهره می گیرند تا تفکر استراتژیک را بهبود بخشند (آلآراج و همکاران، 2016). مدیران یا متفکران استراتژی، رابطه بین مسئولیت های سازمانی و بخش ها و سازمان ها و ذینفعان تجاری شان را تشخیص می دهند (کابرال و همکاران، 2019). این رابطه به «تفکر سیستمی» مشهور است، جایی که یک سازمان ساختار منعکس شده در اقدام و محیطی که باعث رویداد شده است را مورد بررسی قرار می دهد. علاوه بر آن، جهت یا سرنوشت سازمانی، نوعی هدف استراتژیک است که برای کمک به دستیابی به اهداف تجاری بکار گرفته می شود. این زمانی رخ می دهد که همه کارکنان بتوانند بر هدفشان تمرکز کنند تا اینکه قابل دستیابی باشد. هدف استراتژیک، به افزایش مزیت های رقابتی و بهبود عملکرد سازمانی مربوط می شود (چن و همکاران، 2015). شرکت های هوشمند باید قبل از رقابتی شدن مورد بررسی قرار گیرند تا اطمینان حاصل شود که سازمان می تواند فرصت های هوشمند برای هدایت استراتژی های نوظهور تجاری جهت دستیابی به چشم انداز خود را خلق کند (الارج و همکاران، 2016). برعکس، سازمان باید رویدادهای قبلی را با وضعیت فعلی تلفیق کند تا به اهداف سازمان دست یابد و با آنها همسو باشد. این امر برای سازمان ها جهت اتصال به محیط گذشته و حال جهت ارزیابی شرکت ها و آمادگی برای هرگونه چالش درونی یا برونی در کسب و کارشان، حیاتی است (ابوبکر و همکاران، 2019). یک تحلیل مبتنی بر فرضیه، عنصر اساسی در فرآیند تفکر استراتژیک جهت گردآوری اطلاعات مرتبط مربوط به کسب و کار است. بنابراین، چالش های مواجه شده باید به یک تحلیل مبتنی بر فرضیه تبدیل شوند تا اقدامات و معیارهای لازم جهت بکارگیری توسط ذینفعان بهتر درک شوند و در نتیجه عملکرد سازمانی بهبود یابد.
Strategic thinking:
The most challenging issue an organisation faces is awareness of the strategic vision and missions, available resources and identifying opportunities for growth within the organisation (Bryson, 2018). Therefore, strategic thinking is a vital element in the chain of processes, which must be carried out effectively and systematically (Sahay, 2019). Nevertheless, organisations need to be aware that strategic thinking can fail miserly if the decision-makers do not realise the strategic enablers or the factors responsible for the effective strategic thinking process. Strategic enablers influence the thoughts and decision process of the organisational members (Goldman et al., 2015). Therefore, strategic enablers will lead the organisation’s members towards idea growth and personal development, while strategic thinkers expedite the organisational performances (Alatailat et al., 2019). Individuals involved in the organisational structure utilise their experiences and thought processes in managing conflicts to enhance strategic thinking (Alaarj et al., 2016). Strategy managers or thinkers recognise the relationship between business responsibilities and departments and organisations and their business stakeholders (Cabral et al., 2019). This relationship is known as “system thinking”, where an organisation explores the structure reflected in the action and environment that causes the incident. Additionally, the direction or the organisational destiny is a type of strategic intent utilised to help achieve the business objectives. This occurs when all the employees can concentrate on their purpose until it is achievable. Strategic intent is pertinent in increasing competitive advantages and improving organisational performance (Chen et al., 2015). Intelligent firms must be considered before becoming competitive to ensure the organisation can create intelligent opportunities to lead the business emerging strategies towards their vision (Alaarj et al., 2016). Conversely, the organisation should integrate previous events with the current situation to achieve and align with the organisation’s objectives. This is vital for organisations to connect to the past and present environment to envision the firms and prepare for any internal or external challenges in their business (Abubakar et al., 2019). A hypothesis-driven analysis is the core element in the strategic thinking process to gather relevant information regarding the business. Therefore, the challenges faced must be transformed into a hypothesis-driven analysis to understand better the measures needed to be taken by the stakeholders to improve the organisational performances.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.