عنوان فارسی |
حاکمیت شرکتی و پیش بینی قصور: آزمون واقعیت |
عنوان انگلیسی |
Corporate governance and default prediction: a reality test |
کلمات کلیدی |
حاکمیت شرکتی؛ پیش بینی قصور؛ اطلاعات حسابداری؛ اطلاعات بازاری |
درسهای مرتبط |
حسابداری |
تعداد صفحات انگلیسی : 19 | نشریه : Taylor & Francis |
سال انتشار : 2018 | تعداد رفرنس مقاله : 68 |
فرمت مقاله انگلیسی : PDF | نوع مقاله : ISI |
آیا این مقاله برای بیس پایان نامه مناسب است؟ : بله | آیا این مقاله برای ارائه کلاسی مناسب است؟ : بله |
وضعیت شکل ها و عنوان شکل ها: ترجمه شده است. | وضعیت جداول و عنوان جداول : ترجمه شده است. |
وضعیت تایپ فرمول ها : به صورت عکس درج شده است | نام مجله مقاله : Applied Economics (اقتصاد کاربردی) |
تعداد صفحات ترجمه تایپ شده با فرمت ورد با قابلیت ویرایش : 31 صفحه با فونت ۱۴ B Nazanin | آیا در بسته تبلیغات سایت نیز قرار داده شده است؟: محتوی بسته این محصول فاقد هر گونه تبلیغات می باشد. |
پاورپوینت : ندارد | گزارشکار : ندارد | شبیه سازی : ندارد |
سطح کیفیت ترجمه و ضمانت فراپیپر برای این مقاله چگونه است؟ |
ترجمه دارای وضعیت طلایی بوده و تا 24 ساعت در صورت عدم رضایت مشتری مبلغ مورد نظر عودت داده خواهد شد. |
بعد از خرید این محصول یک فایل برای شما قابل دانلود خواهد بود که دارای ورد (word) ترجمه مقاله است که قابل ویرایش است و همچنین pdf ترجمه مقاله به همراه pdf مقاله انگلیسی برای شما قابل مشاهده خواهد بود. در فایل های دانلود هیچگونه تبلیغاتی وجود ندارد و شما با خیال راحت میتوانید از ترجمه مقاله استفاده کنید.
1. مقدمه
2. مروری بر مقالات و فرضیه های پژوهش
3. روش پژوهش
4. نتایج تجربی
5. نتیجه گیری و توصیه ها برای پژوهش های بعدی
نتیجه گیری و توصیه ها برای پژوهش های بعدی:
برعکس مطالعات قبلی در مورد همبستگی قصور و حاکمیت شرکتی، این مطالعه از اطلاعات جامع حاکمیت شرکتی، علاوه بر اطلاعات حسابداری و بازاری، برای پیش بینی قصور شرکتی استفاده می کند. ما از چهار بعد حاکمیت شرکتی «آشباگ-اسکیف، کالینز و لافوند (2006) برای فرضیه سازی روابط بین حاکمیت شرکتی و پیش بینی قصور استفاده می کنیم. به این ترتیب، ادعا می کنیم که قصور شرکت ها با تمرکز مالکیت بیشتر، حقوق سهامدارن کمتر، شفافیت مالی کمتر و ساختار هیئت مدیره کمتر موثر، ارتباط دارد. علاوه برآن، ادعا می کنیم که ترکیب اطلاعات حاکمیت شرکتی با اطلاعات مالی می تواند پیش بینی قصور را بهبود بخشد. مطالعه تجربی ما براساس شرکت های آمریکایی غیرمالی در دوره 2000 تا 2015 می باشد. شرکت هایی که رویدادهای ورشکستگی یا نقدشوندگی را تجربه کرده اند و در پایگاه داده Compustat ثبت شده اند، به عنوان شرکت های دارای قصور تعریف می شوند. شرکت های دارای اندازه مشابه از یک صنعت به عنوان نمونه های شرکت بدون قصور، گردآوری می شوند. بطور کلی، یافته های ما بیان می کنند که ریسیک قصور با حاکمیت شرکتی ضعیف از نظر تمرکز مالکیت بالاتر؛ حقوق کمتر سهامدار؛ شفافیت و افشای مالی کمتر و ساختار هیئت مدیره کمتر موثر، افزایش پیدا می کند. مهمتر اینکه، یافته های ما دلالت هایی برای بانک ها و مقامات قانون گذار حاصل می کنند. ما بر اهمیت ملاحظه کاربرد جامع اطلاعات حاکمیت شرکتی در تصمیمات اعتباری شرکت، تاکید می کنیم. علاوه بر آن، بیان می کنیم که بانک ها باید اطلاعات حاکمیت شرکتی را علاوه بر اطلاعات مالی در مدل های پیش بینی قصور خود برای رسیدن به عملکرد بهتر بکار بگیرند. انتخاب ضوابط نمونه مختلف، برای انتخاب شرکت بدون قصور، بخصوص شرکت های دارای کیفیت اعتبار بالاتر، مطالعه جالبی برای آینده خواهد بود. همچنین توسعه مدل آلتمان اصلاح شده با شامل کردن اطلاعات مالی و حاکمیت شرکتی نیز می تواند به عملی ارزشمند برای ادبیات موجود تبدیل شود.
Conclusion and future research directions:
In contrast to prior studies on default correlation and corporate governance, this study incorporates comprehensive corporate governance information for corporate default prediction, in addition to accounting and market information. We apply Ashbaugh-Skaife, Collins, and LaFond (2006) four governance dimensions to hypothesize the relations between corporate governance and default prediction. Accordingly, we speculate that default firms associate with higher ownership concentration, lower shareholder rights, lower financial transparency, and less effective board structure. Further, we postulate that combining corporate governance information with financial information could improve default prediction. Our empirical study is based on non-financial U.S. firms over the period from 2000 to 2015. Firms that experienced bankruptcy or liquidation events as recorded in the Compustat database are defined as default firms. The firms with similar size from the same industry are collected as the non-default firm samples. Overall, our findings suggest that the default risk rises with poor corporate governance in terms of higher ownership concentration; lower shareholder rights and relations; lower financial transparency and disclosures; and less effective board structure. Importantly, our findings provide implications for banks and regulatory authorities. We stress the importance of considering the comprehensive application of corporate governance information in corporate credit decisions. Further, we suggest that banks should incorporate corporate governance information in addition to the financial information in their default prediction models for better performance. Selecting different sample criteria for non-default firm selection, particularly firms with higher credit quality, would be an interesting study for the future. Also developing a modified Altman model by including financial and corporate governance information also could become a valuable addition to the existing literature.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.