عنوان فارسی |
المان های بازاریابی استراتژیک رسانه های اجتماعی: چارچوبی جامع |
عنوان انگلیسی |
Elements of strategic social media marketing: A holistic framework |
کلمات کلیدی |
بازاریابی استراتژیک رسانه های اجتماعی؛ چارچوب جامع؛ رسانه های جدید؛ تعریف بازاریابی رسانه های اجتماعی؛ استراتژی رسانه های اجتماعی؛ بازاریابی دیجیتال |
درسهای مرتبط |
مدیریت بازاریابی ؛ مدیریت استراتژیک |
تعداد صفحات انگلیسی : 9 | نشریه : ELSEVIER |
سال انتشار : 2016 | تعداد رفرنس مقاله : 36 |
فرمت مقاله انگلیسی : PDF | نوع مقاله : ISI |
آیا این مقاله برای بیس پایان نامه مناسب است؟ : بله | آیا این مقاله برای ارائه کلاسی مناسب است؟ : بله |
وضعیت شکل ها و عنوان شکل ها: ترجمه شده است. | وضعیت جداول و عنوان جداول : ترجمه شده است. |
وضعیت تایپ فرمول ها : فرمول ندارد | نام مجله مقاله : Journal of Business Research (مجله تحقیقات کسب و کار) |
تعداد صفحات ترجمه تایپ شده با فرمت ورد با قابلیت ویرایش : 23 صفحه با فونت ۱۴ B Nazanin | آیا در بسته تبلیغات سایت نیز قرار داده شده است؟: محتوی بسته این محصول فاقد هر گونه تبلیغات می باشد. |
پاورپوینت : ندارد | گزارشکار : ندارد | شبیه سازی : ندارد |
سطح کیفیت ترجمه و ضمانت فراپیپر برای این مقاله چگونه است؟ |
ترجمه دارای وضعیت طلایی بوده و تا 24 ساعت در صورت عدم رضایت مشتری مبلغ مورد نظر عودت داده خواهد شد. |
بعد از خرید این محصول یک فایل برای شما قابل دانلود خواهد بود که دارای ورد (word) ترجمه مقاله است که قابل ویرایش است و همچنین pdf ترجمه مقاله به همراه pdf مقاله انگلیسی برای شما قابل مشاهده خواهد بود. در فایل های دانلود هیچگونه تبلیغاتی وجود ندارد و شما با خیال راحت میتوانید از ترجمه مقاله استفاده کنید.
1. مقدمه
2. چارچوب تئوریک
3. روش تحقیق
4. یافته ها
5. بحث و بررسی و مفاهیم
6. یافته ها و پژوهش های آتی
7. نتیجه گیری
محدودیت ها و تحقیقات آتی:
چندین محدودیت در تحقیق حاضر راه های بالقوه سودمندی برای تحقیقات آتی پیشنهاد می دهد. اول، رویکرد کیفی چهار بعد بازاریابی رسانه های اجتماعی راهبردی را آشکار می سازد و نقاط نهایی هر بعد را مشخص می کند. با این حال تحقیقات آتی می توانند برای شناسایی تاثیر جایگاه های مختلف بر هر یک از این ابعاد رویکردهای کمی بکار گیرند. تحقیقات همچنین می تواند به بررسی تاثیر هر یک از این ابعاد بر شرکت یا عملکرد بازاریابی رسانه های اجتماعی بپردازند. برای مثال مطالعات می توانند تلاش کنند تا اثرات هر یک از ابعاد بر نتیجه متغیرهایی نظیر تعامل مصرف کننده-برند (شولتز و پلتیر، 2013) یا به طور ویژه تعامل برند رسانه جدید را جدا کنند (هنینگ-تورائو و همکاران، 2010). محدودیت دوم معرفی بیش از حد مطلعین اروپایی (به خصوص آلمانی) در تحلیل هاست. تحقیقات پیشین به بحث پیرامون تفاوت های فرهنگی در استفاده مصرف کنندگان از رسانه های اجتماعی پرداخت (برنوف و لی، 2008؛ شبکه جهانی اخبار رسانه ها، 2015). علاوه بر این تحقیقات موجود از اقتباس از محتوای رسانه های اجتماعی به فرهنگ هدف برمبنای ویژگی های متفاوت مصرف کنندگان استقبال می کنند (تسای و من، 2012). بنابراین در تعمیم چارچوب دیگر زمینه های فرهنگی احتیاط باید به عمل آید. تحقیقات آتی ممکن است مشخص کنند آیا جنبه های فرهنگی یا اقتصادی زمینه ها ابعادی را به چارچوب پیشنهادی می افزاید یا خیر یا با توجه به چهار بعد نیازمند رویکردهای دیگری هستند یا خیر. تحقیقات آتی همچنین باید به بررسی این موضوع بپردازند که چگونه خصوصیات دیگر نظیر فرهنگ، نوع شرکت (به عنوان مثال B2B در برابر B2C)، صنعت (به عنوان مثال خدمات مالی در برابر آژانس های تبلیغاتی)، حجم شرکت یا منابع در دسترس بر جایگاه ایده ال یک شرکت در هریک از ابعاد بازاریابی در رسانه های اجتماعی راهبردی اثرگذار است. درنهایت تحقیقات آتی می توانند به بررسی نقش تنظیم یا هیئت های خودتنظیمی (به عنوان مثال انجمن های کلمه دهان بازریابی) در مدیریت بازاریابی رسانه های اجتماعی و اینکه شرکت ها چگونه می توانند ارزش آفرینی کنند و با جایگزین کردن این نیازها به تشکیل صلاحیت های اصلی بپردازند.
Limitations and future research:
Several limitations to the current study suggest potentially fruitful avenues for future research. First, the qualitative approach reveals four dimensions of strategic social media marketing and identifies the extreme points of each dimension. However, future research could use quantitative approaches to identify the impact of different positions on each of these dimensions. Research could also investigate the influence of each dimension on firm or social media marketing performance. For example, studies could try to isolate the effect of each dimension on outcome variables such as consumer–brand engagement (Schultz & Peltier, 2013) or, more specifically, new media brand engagement (Hennig-Thurau et al., 2010). A second limitation is the overrepresentation of European (especially German) informants in the analyses. Prior research discusses cross-cultural differences in consumers' use of social media (Bernoff & Li, 2008; World News media Network, 2015). Furthermore, extant research advocates for the adaptation of social media content to the targeted culture based on differing consumer profiles (Tsai &Men, 2012). Thus, caution should be taken in extrapolating the framework to other cultural contexts. Future research might determine whether aspects of cultural or economic context add dimensions to the proposed framework or whether they simply require different approaches regarding the four dimensions. Future research should also investigate how other characteristics, such as culture, the type of firm (e.g., B2B vs. B2C), the industry (e.g., financial services vs. advertising agency), company size, or available resources, influence a firm's “ideal position” on each of the dimensions of strategic social media marketing. Finally, future research could investigate the role of regulatory or self-regulatory bodies (e.g., Word of Mouth Marketing Association) on social media marketing governance and how firms can create value and form core competencies by superseding these requirements.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.