دانلود ترجمه مقاله ادراک و اجرای تفکر سبز در آمیزه بازاریابی

مقدمه:
در چند سالهای اخیر، محیط زیست بعنوان یک موضوع عمومی پایدار ( Baumann & Rex, 2006) بوده است که برخی ها دهه ی 1990 را " دهه ی زمین"، یا دهه ی محیط زیست نامیده اند" (Bradley, 2007). برخی مسائل محیط زیستی به مصارف انسانی مرتبط می شود، و این موضوع باعث شناخت بیشتر محیط زیست در برخی بخش های این کره ی خاکی شده است که در حال افزایش می باشد و علاوه بر اینها وضعیت محیط زیست در مقابل خرید کالاهای سبز مشخص شده است. برخی از این مصرف کننده ها صرفا فشارهایی به شرکت ها وارد نمی کنند اما آنها گام های انفردای را برای کاهش تاثیراتشان روی محیط زیست با استفاده از فعالیت هایی مانند بازیافت و استفاده ی مجدد اقلام خانه هایشان اتخاذ کرده اند (Prakash, 2002). مصرف کننده ها تقاضای انتخاب های سبز می نمایند و تمایل دارند تا هزینه ی خالص آنها را بپردازند (Charter & Polonsky, 1999).
اگرچه بازاریابی سبز یک موضوع مهم تر در کشور های غربی می باشد، ولی پیشرفت های اقتصادی در آسیا باعث شده است که خیلی دور از این موضوع هم قرار نگیرند. منافع در بازاریابی سبز صرفا یک اکسیر برای رقابت با شرکت ها نمی باشد و خود نقش درمان بازی می نمایند ( William & Sinkula, 2005). در حقیقت، همانگونه که Crane & Desmon (2002) بیان نمودند، آگاهی مصرف کننده ها در مورد مسائل محیط زیست بصورت یکنواخت باعث بهره ی مناسب از زمین در این بخش از زمین می شود. بنابراین، تجارت کننده ها بایستی مسئولیت های محیط زیستی را در اولیت قرار دهند، که نه تنها به منظور مصرف کننده ها باشد بلکه بایستی تاثیرگذاری تجارت را نیز افزایش دهند. شرکت ها با سوابق خوب نسبت به محیط زیست نشان داده اند که دیدهای مناسب و مثبت نسبت به آن داشته اند و خوب مدیریت شده اند. بازاریابی موفق کالاهای سبز و سرویس ها باعث کاهش نتایج رویکردهای تجاری غیر پایدار محیط زیستی می شوند و عملکرد سازمانی را بهبود می بخشند (Hart & Milstein, 1999; Ginsberg & Bloom, 2004).

Introduction:
Over the past few years, the environment has become a persistent public issue (Baumann & Rex, 2006) with some calling the 1990s as the “Earth decade”, or “the decade of the environment” (Bradley, 2007). Some environmental problems has been link to human consumption, and this has brought the environmental awareness in many parts of this world has increased and this has been further translated into their attitude towards purchasing green products. Many of these consumers not only give pressures on the firms but they also have taken personal steps to reduce their personal impact on the environment via activities such as recycling and reusing their household items (Prakash, 2002). Consumers are demanding green options and are willing to pay a premium price (Charter & Polonsky, 1999).
Although green marketing is a more persistent issue in the western countries, the emerging economies in Asia are not left too far behind. Interest in green marketing is not only hailed as panacea for struggling companies (William & Sinkula, 2005). In fact, as observed by Crane & Desmond (2002), consumer awareness on environmental issues are steadily gaining ground in this part of the world. Therefore, businesses need to give environmental responsibility a high priority, not only for the sake of the consumers but also to increase business effectiveness. Firms with good records on the environment are seen as well managed and visionary. Successful marketing of green goods and services both reduces the consequences of environmentally non-sustainable business practices and improves organizational performance (Hart & Milstein, 1999; Ginsberg & Bloom, 2004).