عنوان فارسی |
نظریه سازمانی: از جامعه شناسی کلاسیک تا سال های دهه 1970 |
عنوان انگلیسی |
Organizational theory: From classical sociology to the 1970s |
کلمات کلیدی |
سازمان؛ تئوری سازمانی؛ روابط انسانی و مدیریت؛ فرآیندهای سازمانی؛ تاریخچه نظریه سازمانی |
درسهای مرتبط |
مدیریت رفتار سازمانی |
تعداد صفحات انگلیسی : 14 | نشریه : Wiley |
سال انتشار : 2018 | تعداد رفرنس مقاله : 109 |
فرمت مقاله انگلیسی : PDF | نوع مقاله : ISI |
آیا این مقاله برای بیس پایان نامه مناسب است؟ : بله | آیا این مقاله برای ارائه کلاسی مناسب است؟ : بله |
وضعیت شکل ها و عنوان شکل ها: شکل ندارد. | وضعیت جداول و عنوان جداول : جدول ندارد. |
وضعیت تایپ فرمول ها : فرمول ندارد | نام مجله مقاله : Sociology Compass (قطب نمای جامعه شناسی) |
تعداد صفحات ترجمه تایپ شده با فرمت ورد با قابلیت ویرایش : 12 صفحه با فونت ۱۴ B Nazanin | آیا در بسته تبلیغات سایت نیز قرار داده شده است؟: محتوی بسته این محصول فاقد هر گونه تبلیغات می باشد. |
پاورپوینت : ندارد | گزارشکار : ندارد | شبیه سازی : ندارد |
سطح کیفیت ترجمه و ضمانت فراپیپر برای این مقاله چگونه است؟ |
ترجمه دارای وضعیت طلایی بوده و تا 24 ساعت در صورت عدم رضایت مشتری مبلغ مورد نظر عودت داده خواهد شد. |
بعد از خرید این محصول یک فایل برای شما قابل دانلود خواهد بود که دارای ورد (word) ترجمه مقاله است که قابل ویرایش است و همچنین pdf ترجمه مقاله به همراه pdf مقاله انگلیسی برای شما قابل مشاهده خواهد بود. در فایل های دانلود هیچگونه تبلیغاتی وجود ندارد و شما با خیال راحت میتوانید از ترجمه مقاله استفاده کنید.
1. مقدمه
2. جامعه شناسان کلاسیک در سازمان ها
3. نظریه های دیگر سازمان ها
4. نتیجه گیری
نتیجه گیری:
در اینجا، تاریخچه نظریه سازمانی را از نوشته های مارکس، وبر و دروکیم تا اواسط دهه 1970 به طور خلاصه بیان کردیم. با توجه به اهمیت آن ها در جوامع مدرن، جای تعجب نیست که سازمان ها محل جستجوی جامعه شناسان از ابتدای شروع این رشته است. بسیاری از زندگی اجتماعی در حوزه سازمان های رسمی رخ می دهد، مردم از سازمان ها برای پیگیری اهداف اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، مدنی و سیاسی خود استفاده می کنند و سازمان ها مکان هایی هستند که در آن منابع ارزشمندی مانند درآمد و مدارک تحصیلی اعطا می شود. بنابراین، سازمان ها محور فرایندهایی بوده که قلب تحقیقات جامعه شناسی مانند قشر بندی، تشکیل شبکه و بسیج سیاسی است. با مشاهده ظهور سرمایه داری صنعتی، مارکس، وبر و دورکیم سازمان ها را در چارچوب های نظری بزرگتر برای درک جوامع مدرن توصیف کردند. در مکتب مارکس، مباره طبقاتی به عنوان یکی از محرک های اساسی تاریخ مورد تاکید قرار گرفت، مکان های کار عرصه ای از انتقال مالکیت، بهره برداری و سلطه کارگران است، همچنین مکان هایی است که کارگران می توانند آگاهی های طبقاتی انقلابی ایجاد کنند. در مکتب وبر، منطقی سازی فعالیت های انسانی که نشانه ای از مدرنیته است، تجسم ایده آل – معمول خود را در سازمان بوروکراسی منطقی – قانونی یافت. در مکتب دورکیم، افزایش تخصص در حوزه سازمان های متمایز گذر از جوامع سنتی به جوامع مدرن را نشان داد که مستلزم فرم هایی از همبستگی بوده که توسط وابستگی های متقابل به جای شباهت مشخص می شود. دیدگاه آن ها در رابطه با نقش هایی که سازمان ها در جامعه مدرن ایفاء می کنند، امروزه همچنان تاثیر گسترده ای دارد. نظریه پردازان بعدی سازمان ها تمایل به تمرکز کمتر بر روی مکان سازمان ها در روایت های گسترده تاریخچه اجتماعی داشته و بیشتر به فرایندهای سطح مزو و سرح خُرد که درون و بین سازمان ها اتفاق می افتد، توجه می کنند. زیمل توجه خود را به فرایندهای وابستگی و سلسله مراتبی که با رویکردهای فعلی آنالیز شبکه و نظریه وابستگی منابع مشخص می شود، معطوف کرد. نظریه های روابط انسانی و مدیریت علمی به دنبال یک رویکرد عمل گرایانه، اولویت بندی اهداف مدیران و پرسیدن این سوال که چگونه بهره وری کارکنان و کارایی محیط کار ممکن است بهبود یابد، می باشند. محققان دیگر در برابر این تلاش به منظور یافتن "بهترین راه" برای سازماندهی و برخلاف این فرض که تصمیم گیری سازمانی می تواند کاملا منطقی باشد، واکنش نشان دادند. مکتب کارنگی محدودیت های اطلاعات و تصمیم گیری را با توجه به عقلانیت محدود تصمیم گیرندگان و سازمان هایی که طراحی می کنند، برجسته سازی کرد. در نهایت، نظریه های اقتضایی بر نقشی که پیچیدگی ها، عدم قطعیت ها و وابستگی متقابل در محیط در شکل گیری فرایندهای سازمانی و نتایج سازمانی ایفاء می کنند، تاکید دارند. در مقاله دیگر، به بررسی خود ادامه داده و تاریخچه نظریه سازمانی را تا به امروز ارائه می کنیم.
CONCLUSION:
Here, we have summarized the history of organizational theory from the writings of Marx, Weber, and Durkheim up through the mid‐1970s. Given their importance in modern societies, it is not surprising that organizations have been a site of inquiry for sociologists since the beginning of the discipline. Much of social life occurs in the context of formal organizations; people use organizations to pursue their economic, social, cultural, civic, and political goals; and organizations are sites at which valuable resources such as income and educational credentials are conferred. Organizations are therefore central to processes that are at the heart of to sociological inquiry, such as stratification, network formation, and political mobilization. Observing the emergence of industrial capitalism, Marx, Weber, and Durkheim described organizations within larger theoretical frameworks for understanding modern societies. For Marx, who emphasized class struggle as one of the fundamental drivers of history, workplaces were arenas of alienation, exploitation, and domination of workers, but also places where workers could forge a revolutionary class consciousness. For Weber, the rationalization of human activities that was the hallmark of modernity found its ideal‐typical embodiment in rational‐legal bureaucratic organization. For Durkheim, increasing specialization in the context of differentiated organizations marked the transition from traditional to modern societies, necessitating forms of solidarity characterized by interdependence rather than similarity. Their perspectives on the roles that organizations play in modern society continue to exert broad influence today. Later theorists of organizations tended to focus less on placing organizations within sweeping narratives of social history and attended more closely to meso‐level and micro‐level processes that happen within and between organizations. Simmel called attention to processes of affiliation and hierarchy that resonate with current approaches of network analysis and resource‐dependence theory. Scientific‐management and human‐relations theories took a pragmatic approach, prioritizing managers' goals and asking how worker productivity and workplace efficiency might be optimized. Other scholars reacted against this effort to find the “one best way” to organize and against the premise that organizational decision‐making could be perfectly rational. The Carnegie School highlighted constraints on information and decision‐making, drawing attention to the bounded rationality of decision‐makers and the organizations they design. Finally, contingency theories stressed the role that complexities, uncertainties, and interdependence in the environment play in shaping organizing processes and organizational outcomes. In a companion article, we continue our survey, bringing the history of organizational theory up to the present day.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.