دانلود ترجمه مقاله مدیریت اخلاق در سازمان و فراگیر کردن آن

به سوی فرهنگ اخلاقی: یک نقشه راه
شرکت‌های بیشتری به‌صورت عمدی فرهنگ را به‌عنوان یک استراتژی برای اخلاق سازمانی مدیریت می‌کنند. اما در حال حاضر ابزارها و رویکردهای عملی کمی برای مقابله با پیچیدگی پرورش فرهنگ‌هایی وجود دارد که در آن‌ها ملاحظات اخلاقی بخشی عادی از بحث‌ها و تصمیم‌گیری‌های تجاری هستند. الگوهای شناسایی‌شده در این مطالعه رابطه پویایی بین فرصت‌ها، شرایط و مجموعه‌های خاصی از عناصر فرهنگی را نشان می‌دهند و به‌این ترتیب برخی از مکانیسم‌های نفوذ اخلاق را آشکار می‌کنند. علاوه‌براین، این الگوها اهمیت استفاده از انواع مختلف عناصر فرهنگی برای بهره‌برداری از فرصت‌ها در صورت وجود شرایط را نشان می‌دهند. یک چارچوب قدیمی (گوتیرز دیز، ۱۹۹۶) که برای تحلیل عناصر فرهنگی استفاده می‌شد، بینش‌های جدیدی برای کشف مکانیسم‌های نهادینه‌سازی اخلاق در شرکت‌ها ارائه کرد. الگوهای مبتنی بر شواهد ما می‌توانند به مدیران کمک کنند تا با بهره‌برداری از فرصت‌های قابل‌پیش‌بینی یا حتی عمداً ایجادشده برای گنجاندن اخلاق، اخلاق را در فرهنگ سازمانی خود تشویق کنند (شکل 1). نقطه شروع توسعه اخلاقی در یک شرکت، بررسی و تأمل در فرهنگ فعلی آن است. الگوهای مشاهده‌شده در این مطالعه از ارزیابی‌های منظم فرهنگ حمایت می‌کنند که شامل بررسی عناصر فرهنگی و ارزیابی وجود یا عدم وجود شرایطی است که می‌تواند منجر به معرفی، استفاده و تأیید اخلاق شود. از طریق این نوع ارزیابی‌ها، شرکت‌ها می‌توانند شرایط و عناصر فرهنگی ارزش‌مندی را که برای تشویق اخلاق باید ترویج شوند، شناسایی کنند. پس از آنکه شرکت بر اساس یافته‌های خود برای هدایت تغییر فرهنگی اقدام کرد، یک ارزیابی مجدد فرآیند را از نو آغاز می‌کند. به این ترتیب، مدیریت فرهنگ به یک مهارت عملی و فنی تبدیل می‌شود که نتایج را اندازه‌گیری می‌کند و سازمانی را توسعه می‌دهد که می‌تواند درباره خود بیاموزد. مدیران می‌توانند با بهره‌برداری از فرصت‌های قابل پیش‌بینی یا حتی ایجادشده عمدی، اخلاق را در فرهنگ سازمانی خود تشویق کنند. این فرآیند چرخه‌ای، سازمان‌ها را قادر می‌سازد به تدریج به فرهنگی اخلاقی دست یابند.

Toward a culture of ethics: A roadmap:
More and more companies are intentionally managing culture as a strategy for organizational ethics. But there are currently few practical tools and approaches to deal with the complexity of fostering cultures in which ethical considerations are a regular part of business discussions and decision-making. The patterns identified in this study show a dynamic relationship among opportunities, conditions, and specific sets of cultural elements, thereby uncovering some of the mechanisms of ethics pervasiveness. Further, these patterns show the importance of using different types of cultural elements to leverage opportunities when conditions are present. An old framework (Gutie´rrez Dı´ez, 1996) used for the analysis of cultural elements offered new insights to uncover mechanisms by which ethics is instilled in companies. Our evidence-based patterns can help managers encourage ethics in their organizational culture by leveraging foreseeable or even intentionally created opportunities to incorporate ethics (Figure 1). The starting point for ethical development within a company is to explore and reflect upon its current culture. The patterns observed in this study support regular culture assessments that include reviewing cultural elements and assessing the presence or absence of conditions that can lead to the introduction, use, and affirmation of ethics. Through these types of assessments, companies can identify conditions and cultural elements worth promoting to encourage ethics. Once the company has acted on its findings to drive cultural change, a reassessment starts the process anew. In this way, culture management becomes a practical, technical skill, measuring outcomes and developing an organization that can learn about itself.