دانلود ترجمه مقاله فراگیری دانش در مشارکت زنجیره تامین: جایگاه قدرت

بحث و بررسی:
یافته های ما پشتیبانی برای فرض های اصلی فراهم می کند. همانطور که انتظار می رفت و همگام با یافته های مطالعات قبلی (یعنی Wu و Hsu، 2001؛ Kotabe و همکاران، 2003؛ Modi و Mabert، 2007؛ Lawson و همکاران، 2009)، فعالیت های کسب دانش اثر مثبتی روی عملکرد شرکت های زنجیره تامین دارد. مطالعه ما نشان می دهد شرکای زنجیره تامین از فعالیت های انتقال دانش بین شرکتی سود می برند. همانطور که Walter و همکاران (2007) نشان داده اند، دانش ارزشمند و بهترین روش ها معمولا در شبکه تامین قرار داده شده اند. اثرات متفاوت دو شاخص قدرت روی کسب دانش قابل توجه هستند. همانطور که قبلا بحث شد، منابع نشان می دهند که موجود بودن گزینه های جایگزین اندازه کارگزاری مناسبی برای قدرت واقعی هستند. علاوه بر آن به موجود بودن نتایج انتخاب در قدرت نامتعادل اشاره می کند که به نوبه خود باعث دلسردی در همکاری شود. Maloni و Benton (2000) استدلال کرده اند که قدرت می تواند توسط شرکا باعث فرصت طلبی شود و در نتیجه بسیاری از المان های رابطه ای لازم برای توسعه مشارکت موثر را از بین ببرد. موجود بودن گزینه های جایگزین، وابستگی را کاهش داده و می تواند جوی برای حافظت منابع اختصاصی و تمایل کمتر برای اشتراک ایجاد کند. به طور خلاصه، این گزاره که موجود بودن گزینه های جایگزین احتمالا مانع از روابط همکاری بین شرکای زنجیره تامین همراه با سطوح پایینتری از تبادل دانش می شود، طرفداران زیادی دارد (Anderson و Weitz، 1989؛ Provan و Skinner، 1989؛ Maloni و Benton، 2000). در نمونه ما این گونه بود که موجود بودن گزینه های جایگزین اثری منفی روی کسب دانش داشت. یافته های ما نشان می دهد داشتن گزینه های جایگزین هزینه های سوئیچینگ را کاهش می دهد و سرمایه گذاری در روابط دراز مدت نسبتا پرهزینه است. در این موارد، تعهد احتمالا پایین است که به صورت بی میلی برای وارد شدن به فعالیت های اشتراک دانش نزدیک نشان داده می شود. علاوه بر آن، یافته های ما همگام با استدلال Peterson و همکاران (2008) است که برعکس وابستگی بالا معمولا منجر به فرایندهای اجتماعی می شود که شامل فعالیت های تبادل برای کاهش وابستگی و ایجاد سطح بزرگتری از سرمایه رابطه ای است.

Discussion:
Our findings provide support for the original hypotheses. As expected, and in line with findings of previous studies (e.g., Wu and Hsu, 2001; Kotabe et al., 2003; Modi and Mabert, 2007; Lawson et al., 2009), knowledge acquisition activities had a positive impact on the performance of supply chain firms. Our study shows that supply chain partners do benefit from inter firm knowledge transfer activities. As suggested by Walter et al. (2007) valuable knowledge and best practices are often embedded in the supply network. The differing effects of the two indicators of power on knowledge acquisition are noteworthy. As previously discussed, the literature suggests that availability of alternatives is a good proxy measure for actual power. Furthermore, it suggests that the availability of choice results in unbalanced power, which in turn can discourage cooperation. Maloni and Benton (2000) argued that power can lead to opportunism by partners and subsequently destroy many of the relational elements necessary for the development of effective partnerships. The availability of alternatives reduces dependence and can create an atmosphere of protecting proprietary resources and less willingness to share. In short, the proposition that availability of alternatives is likely to hamper cooperative relationships between supply chain partners accompanied with lower levels of knowledge exchange has many advocates (Anderson and Weitz, 1989; Provan and Skinner, 1989; Maloni and Benton, 2000). In our sample we found this to be the case. That is, availability of alternatives had a negative impact on knowledge acquisition. Our finding suggests that having alternatives reduces switching costs, making investment in long-term relationships comparatively more costly. In these circumstances commitment is likely to be lower, which may translate into greater reluctance to enter into close knowledge sharing activities. Furthermore, our finding resonates with Petersen et al. (2008) argument that conversely, high dependency often results in socialisation processes that involve knowledge exchange activities to mitigate dependency and generate a greater level of relational capital.