دانلود ترجمه مقاله تجزیه و تحلیل عوامل بنیادی مرتبط با تولید چابک

نتیجه گیری:
روش پیشنهادی ماهیت عام دارد و پیاده سازی آن با ملاحظه قضاوت چندین متخصص، آسان می باشد. بنابراین، آنرا می توان برای هر شرکت تولیدی بکار گرفت تا چابکی سازمانی اش بهبود یابد و ورودی های مرتبط مختص محیط تولید، استخراج شود. روش پیشنهادی برای یک شرکت تولیدی سخت افزار الکتریکی هند بکار گرفته شد تا تلاشهایش را بگونه هدایت کند که سطح چابکی بتواند بطور موثر بهبود یابد. تطبیق پذیری (ADP) به عنوان موثرترین AME از مدل ساختاری دیده شد و پس از آن DOA و SCI قرار داشتند درحالی که براساس تحلیل FMICMAC، واگذاری اختیار (DOA) همراه با دو توانمند کننده دیگر (یعنی IVT و ADP) در خوشه هدایت کننده دیده شدند (یعنی توان هدایت زیاد و وابستگی کم داشتند). بنابراین، این چهار AME به عنوان پیشنیاز پیاده سازی AM در شرکت مورد مطالعه در نظر گرفته شدند. عملکرد فعلی این چهار AME در شرکت مورد مطالعه به بحث گذاشته شد و فهمیده شد که واقعاً مناسب می باشند. اما شکاف و خلاء عملکردی وجود دارد، هنگامی که عملکردشان با مقادیر معیار سازی شده (بنچمارک شده) آنها، مقایسه شد. علاوه بر آن، مطالعه حاضر را می توان به عنوان مبنایی برای بررسی تفصیلی تر جزئیات مربوط به تولید چابک بطور عام و توانمندسازهای تولیدچابک، بطور خاص، بکار گرفت. همچنین، مانند هر مطالعه دیگر، مطالعه حاضر تعدادی کمبود و محدودیت دارد. اما، این کمبودها، جهت های پژوهشی آتی هستند و در اصل جهت های پژوهشی آتی را ترسیم کردند:
• مطالعه تجربی در مورد نقاط قوت رابطه بین AME ها و همچنین عملکرد چابکی باید با استفاده از مدل سازی معادله ساختاری انجام شود و باید در محیط ساخت و تولید مختلف برای توسعه یک چهارچوب نظری، ایجاد شود.
• مدل سازی ساختاری تفسیری کلی (TISM) را می توان برای مطالعه و تحلیل رابطه پیوندی بین AME ها مورد مطالعه و تحلیل قرار داد. این مطالعه باید بر سنجش سطح تاثیر هر توانمند کننده مرتبط و ترکیبشان بر عملکرد چابکی، انجام شود. مطالعه رفتار دینامیکی و پویای AME ها بر چابکی نیز باید با استفاده از شبکه های بیزی مورد مطالعه و تحلیل قرار گیرند.

Conclusions:
The proposed methodology is generic in nature and easy to implement considering multiple experts’ judgment. Hence, it can be applied to any manufacturing companies for enhancing its organizational agility capturing the relevant inputs specific to the manufacturing environment. The proposed methodology is applied to an Indian electrical hardware manufacturing company to streamline its efforts so that agility level can be enhanced effectively. The Adaptability (ADP) was concluded as the most influencing AME from the structural model followed by DOA and SCI whereas from FMICMAC analysis, the Devolution of Authority (DOA) along with the other two enablers (i.e. IVT and ADP) were found in driver cluster (i.e. high driving and low dependence power). Therefore, these four AMEs were considered as the prerequisite for implementing AM in the case company. The present performance of these four AMEs in the case company was discussed and was found to be reasonably good. But the performance gap exists when their performances were compared with their benchmarked values. Moreover, the current study may be used as a basis to investigate more details regarding agile manufacturing in general and agile manufacturing enablers in specific. Also, like every study, the present study has some shortcomings. However, these shortcomings are the future research directions and these have outlined further research directions:
• Empirical study on the strength of relationship among AMEs as well as on the agility performance should be carried using structural equation modeling and it should be established in various manufacturing environment to develop a theoretical framework.
• Total Interpretive Structural Modeling (TISM) may be used to study and analyze the linkage relationship between AMEs. Study should be carried out on the quantification of the impact level of each relevant enabler and their combinations on the agility performance. The impact of dynamic behavior of AMEs on agility should also be studied and analyzed using Bayesian networks.