دانلود ترجمه مقاله آیا تجارت منجر به کاهش میزان فقر می گردد؟

نتیجه گیری:
درحالی که آزادسازی تجارت به عنوان یک ابزار کارآمد برای بهبود توسعه در نظر گرفته می شود، هم از نظر نظری و هم تجربی، اما تاثیر آن بر فقر مبهم است. در بهترین حالت، بنظر می رسد مزایای تجارت آزادتر ، فقیر را دور می زنند. با تاکید بر کشورهای آفریقایی و در نظر گرفتن غیرخطی های احتمالی، این مقاله تلاش داشت به نتایج قویتری دست پیدا کند. درحالی که بطور میانگین بنظر نمی رسد که تجارت با فقر کمتر ارتباط داشته باشد، اما این مشاهده غیرخطی های مهم و یک الگوی جالب از تکمیلی بودن سیاست را پنهان می کند. آزادی بیشتر تجارت باعث کاهش فقر می شود، هنگامی که بخش مالی عمیقتر باشد، سطوح تحصیلات بالاتر باشد و حکومت قویتر باشد. این نتایج با ادبیات اخیر که بحث می کند مزایای تجارت اتوماتیک نیستند و سیاست هایی همراه با آزاد سازی تجاری لازم هستند، همخوانی و هماهنگی دارند. هدف این سیاست ها ترغیب و تشویق تامین مالی سرمایه گذاری های جدید، حل موثر اختلاف ها و توانایی سازگاری و یادگیری مهارت های جدید می باشد. این دستور کار سیاستی همراه به منابع اجازه می دهد تا از فعالیت های کمتر بهره ور به سمت فعالیت های بیشتر نویدبخش سوق داده شوند. بنابراین، آزاد سازی تجارت جداگانه دیده نمی شود و سیاست های دیگری برای بهبود تاثیر آن لازم است، شامل تاثیر بر فقر. همچنین این بدان معناست که سیاست ها و نهادهای فقر، سرمایه انسانی ضعیف و توسعه مالی محدود، تاثیر منفی مستقیم بر رفاه کشورها ندارند، همچنین از سود بردن فقیر در کشورهای در حال توسعه از آزادسازی تجارت جلوگیری می کنند.

Concluding remarks:
While trade liberalization is considered as an efficient tool to enhance development, both theoretically and empirically, its impact on poverty is ambiguous. At best, the benefits of freer trade seem to bypass the poor. By focusing on African countries and taking into account possible non-linearities, this paper attempted to reach more robust results. While on average trade does not seem to be associated with lower poverty, this observation hides important non-linearities and an interesting pattern of policy complementarities. More openness results in a reduction in poverty when financial sector is deeper, education levels higher, or governance stronger. These results are consistent with the recent literature arguing that the benefits of trade are not automatic and that policies to accompany trade opening are needed. These policies would aim at encouraging the financing of new investment, the quality of institutions and the ability to adjust and learn new skills. This accompanying policy agenda would allow resources to be reallocated away from less productive activities to more promising ones. Trade liberalization should therefore not be seen in isolation and additional policies will be needed to enhance its impact, including on poverty. This also means that poor policies and institutions, weak human capital and limited financial development, have not only a direct negative effect countries' welfare, but also prevent the poor in developing countries from benefitting from the gains of trade liberalization.