عنوان فارسی |
نحوه تاثیرگذاری فرهنگ سازمانی بر جهت گیری بازار و عملکرد تجاری در صنعت رستوران |
عنوان انگلیسی |
How organizational culture influences market orientation and business performance in the restaurant industry |
کلمات کلیدی |
فرهنگ سازمانی؛ جهت گیری بازار؛ عملکرد شرکت؛ رستوران |
درسهای مرتبط |
مدیریت رفتار سازمانی |
تعداد صفحات انگلیسی : 9 | نشریه : ELSEVIER |
سال انتشار : 2017 | تعداد رفرنس مقاله : 89 |
فرمت مقاله انگلیسی : PDF | نوع مقاله : ISI |
آیا این مقاله برای بیس پایان نامه مناسب است؟ : بله | آیا این مقاله برای ارائه کلاسی مناسب است؟ : بله |
وضعیت شکل ها و عنوان شکل ها: شکل ندارد. | وضعیت جداول و عنوان جداول : ترجمه شده است. |
وضعیت تایپ فرمول ها : فرمول ندارد | نام مجله مقاله : Journal of Hospitality and Tourism Management (مجله مهمانداری و مدیریت گردشگری) |
تعداد صفحات ترجمه تایپ شده با فرمت ورد با قابلیت ویرایش : 17 صفحه با فونت ۱۴ B Nazanin | آیا در بسته تبلیغات سایت نیز قرار داده شده است؟: محتوی بسته این محصول فاقد هر گونه تبلیغات می باشد. |
پاورپوینت : ندارد | گزارشکار : ندارد | شبیه سازی : ندارد |
سطح کیفیت ترجمه و ضمانت فراپیپر برای این مقاله چگونه است؟ |
ترجمه دارای وضعیت طلایی بوده و تا 24 ساعت در صورت عدم رضایت مشتری مبلغ مورد نظر عودت داده خواهد شد. |
بعد از خرید این محصول یک فایل برای شما قابل دانلود خواهد بود که دارای ورد (word) ترجمه مقاله است که قابل ویرایش است و همچنین pdf ترجمه مقاله به همراه pdf مقاله انگلیسی برای شما قابل مشاهده خواهد بود. در فایل های دانلود هیچگونه تبلیغاتی وجود ندارد و شما با خیال راحت میتوانید از ترجمه مقاله استفاده کنید.
1. مقدمه
2. پیشینه نظری و فرضیات
3. روش تحقیق
4. نتایج
5. بحث و بررسی و مفاهیم مدیریتی
6. نتیجه گیری، محدودیت های مطالعه و تحقیقات آتی
فرهنگ سازمانی:
فرهنگ سازمانی شامل ارزش ها و هنجارهایی است که توسط اعضای سازمان به اشتراک گذاشته شده و به شیوه ای که در یک واحد اجتماعی انجام می شود اشاره دارد.( کاتر و هسکت 1992، روسو 1990 دشپاند فارلی 2002). فرهنگ سازمانی یا شرکتی کارکنان با هنجارهای رفتار در شرکت فراهم می کند و به عنوان ابزاری است که توسط مدیریت برای مدیریت جهت شکل دهی به مسیر مورد استفاده قرار می گیرد. ( فیول 1991، اسمیر سیچ 1983). فرهنگ بر نحوه ادغام بنگاه ها با نیازهای داخلی و خارجی، ایجاد انگیزه در کارکنان، افزایش بهره وری و تأثیر قابل توجهی بر عملکرد کلی سازمان ها تاثیر می گذارد. ( دیل و کندی 1982). به همین ترتیب، فرهنگ سازمانی ممکن است عنصری حیاتی باشد که مدیران استراتژیک بر مبنای آن بر جهت گیری شرکت هایشان تأثیر می گذارند. ( نارانجو، والنسیا، سانز، وال، خیمنز، 2010). بنابراین به نظر می رسد، مدیران استراتژیک باید فرهنگ سازمانی را شکل و قالب بندی کنند تا بر مبنای آن نیروهای کارمند را برای دستیابی به اهداف مدیریتی بسیج و هدایت کنند. ( آسری، زین، ریزال، ریزالی 2010). اگر چه طرح ها، ابعاد و سطوح مختلف برای مطالعه فرهنگ سازمانی پیشنهاد شده است (آوچی، 1980؛ والاچ، 1983؛ وبر، 1947)، اما سه بعد تکراری در این نوع فرهنگ ها شناسایی شده اند (برسون، اورگ، & ویر، 2008) مک کلر (2010؛ اظهار داشت که "اگرچه برچسب هایی که از آنها استفاده می کنند متفاوت هستند، اما پدیده هایی که آنها توصیف می کنند، کاملا شبیه هستند". والاچ 1983 نشان می دهد که فرهنگ سازمان ترکیبی از سه نوع فرهنگ بوروکراتیک، نوآورانه یا حمایتی است. در حالی که این گونه ها به جای اینکه منحصر به فرد باشند، عطر و طعم یک سازمان را می توان از ترکیب این سه بعد (والاچ، 1983) تعیین کرد. با وجودی که در طی زمان یک نوع فرهنگ غالب ممکن است ظاهر شود، اما یک شرکت ممکن است دارای انواع مختلف فرهنگ باشد و ممکن است ویژگی های مرتبط با انواع فرهنگ را در درجه های مختلف نشان دهد (دشپاند و همکاران.، 1993).
Organizational culture:
Organizational culture encompasses the values and norms that are shared by an organization's members and refers to the way things are done in a social unit (Kotter & Heskett, 1992; Rousseau, 1990; Schein, 1997; Deshpande & Farley, 2004). Organizational or corporate culture provides individual employees with norms for behavior in the firm and serves as a tool utilized by management to shape the direction of their firms (Fiol, 1991; Smircich, 1983). Culture influences how firms adapt to both internal and external exigencies, helps motivate employees, enhances productivity, and exerts considerable influence on the overall functioning of organizations (Deal & Kennedy, 1982). As such, organizational culture may be a critical element by which strategic managers influence the course and direction of their firms (Naranjo Valencia, Sanz Valle, & Jimenez Jimenez, 2010; Øgaard, Larsen, & Marnburg, 2005). Thus it appears, strategic managers should shape and mold organizational culture in order to mobilize and direct the energies of employees to achieve managerial objectives (Asree, Zain, & Rizal Razalli, 2010; Morgan, Rapp, Richey, & Ellinger, 2014; Øgaard et al., 2005; Smircich, 1983). Although various schemes, dimensions, and levels have been proposed for the study of organizational culture (Ouchi, 1980; Wallach, 1983; Weber, 1947), three recurring dimensions appear to have been identified across these cultural typologies (Berson, Oreg, & Dvir, 2008). McClure (2010; 515) has commented that “although the labels they use differ, the phenomena they describe are remarkably similar.” Wallach (1983) suggests that an organization's culture is a combination of three types e bureaucratic, innovative, or supportive. While these types are considered to be modal or dominant rather than mutually exclusive, the flavor of an organization can be determined from the amalgamation of these three dimensions (Wallach, 1983). Although, over time, one type may emerge as dominant, at any given time, a firm may have elements of several types of culture, and may exhibit characteristics associated with the different culture types to different degrees (Deshpande et al., 1993).
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.