دانلود ترجمه مقاله شبکه های یادگیری سازمانی که کارایی شرکت های فناوری را افزایش می دهند

طراحی شبکه‌های یادگیری اجتماعی:
ایده اصلی ما، ایجاد یک محیط آموزشی بود که بتواند مدل آموزشی را بر اساس دوره‌ها به عنوان انتقال علوم ضمنی حمایت کند. این محیط به عنوان یک شبکه اجتماعی طراحی شد که در آن ارتباطات بین اعضای شبکه به گونه‌ای ساختاربندی شده بود که در آن تعاملات اجتماعی را به گونه‌ای که انتقال علوم ضمنی را سرعت ببخشد، تشویق می‌کرد. در شروع این مطالعه در سال 2004، روش کلاسیک، فارغ التحصیلان IT را از طریق قرار دادن افراد در یک شرکت به گونه‌ای که آنها در سایه یک متخصص ارشد قرار می‌گرفتند، به متخصصین نرم افزاری تبدیل می‌کرد. به این روش، روش در سایه می گویند. متوسط زمان برای یادگیری فناوری ABAP از این طریق، 2 سال بود. به منظور سرعت بخشیدن به این فرآیند، یک محیط آموزشی مناسب‌تر مورد نیاز بود. قوانین مورد نیاز برای طراحی این شبکه اجتماعی از تئوری wenger در ارتباطات عملی که قبلا شرح داده شده، استخراج شده بود. یک مساله کلیدی در موفقیت طراحی شبکه آموزشی به اصلاح مشارکت مشروع محیط بود. این مفهومی بود که در تحقیقات اولیه wenger معرفی شد و چگونگی تبدیل افراد تازه وارد به اعضای با تجربه و در نهایت تبدیل آنها به افراد قدیمی‌تر از یک جامعه عملی را شرح می‌داد (Lave & Wenger, 1991). در این کار، آنها اهمیت تقویت ارتباطات ضعیف بین اعضای جامعه را شرح دادند. نقطه شروع رویکرد ما در ساخت شبکه یادگیری اجتماعی، تقویت ارتباطات ضعیف بود. مطابق Granovetter(1973) وXiang و Nevilleو Rogati (2010)، روابط ضعیف در یک شبکه اجتماعی مهم‌ تر از روابط قوی، برای انتشار اطلاعات می‌یاشند.همچنین Van der Leij و Sanjeev (2011) بیان کردند که در سازمان‌های غیر سلسله مراتبی، روابط ضعیف ممکن است برای تبادل اطلاعات جدید مهم باشند. براساس این اصل، جامعه‌های آموزشی با در نظر گرفتن ارتباطات ضعیف طراحی شده‌اند.

Designing the social learning network:
Our main idea was to create a learning environment that could support the learning model based on scenarios as a form of transferring tacit episodic knowledge. This environment was designed as a social network in which the relationships between the members of the network were structured in such a way as to encourage social interactions that would speed up the transfer of episodic knowledge. At the beginning of this study in 2004, the classical way of turning an IT graduate into a software expert was to place him/her into a company where they would stay ‘‘in the shadow’’ of a senior expert. The average time for obtaining a competitive consultant for a technology like ABAP by ‘‘shadowing’’ was two years. To speed up this process, we needed a better working learning environment. The principles for designing the social network were borrowed from the previously described theory of Wenger on communities of practice. A key issue in the success of the learning network’s design was so-called ‘‘legitimate peripheral participation’’. This is a concept that was introduced by Wenger in his early research, which describes how newcomers are transformed into experienced members and eventually become old-timers of a community of practice or collaborative project (Lave & Wenger, 1991). In this work, they discuss the importance of encouraging weak links between the members of a community. Encouraging weak links was the starting point of our approach to building the social learning network. According to Granovetter (1973), Xiang, Neville, and Rogati, (2010), weak ties in a social network are more important for information dissemination than are strong ties. This was also observed by Van der Leij & Sanjeev (2011) who argued that, in non-hierarchical organizations, weak ties may be important for the exchange of new information. Based on this principle, the learning community was designed with weak links in mind.