دانلود ترجمه مقاله سیستم کاری با عملکرد بالا: ارزیابی انعطاف پذیری نیروی انسانی

نقش میانجیگر چیره دستی سازمانی:
مقالات مرتبط با چیره دستی سازمانی، حول یافتن راهکاری برای تنگنای نحوه دستیابی به یک توازن و تعادل بین یادگیری مبتنی بر اکتشاف و یادگیری مبتنی بر بهره برداری بطور همزمان، سیر می کند. بنابراین، اوریلی و توشمان (2013)، چیره دستی را به عنوان یک قابلیت پویا توصیف می کنند که شرکت را قادر می سازد خودش را به سمت اکتشاف و بهره برداری، هدایت کند. پژوهش های موجود در مورد پیش آیندهای OA، یک مرز تمایز بین عوامل ساختاری و زمینه ای ترسیم کرده اند. پیشآیندهای ساختاری اشاره به شیوه های طراحی سازمانی دارند که انجام اکتشاف و بهره برداری در واحدهای سازمانی مختلف را امکان می دهند (سیمسک، 2009؛ توشمان و اوریلی، 1996؛ گیبسون و برکینشاو، 2004؛ سیمسک، هیوی، ویگا و ساودر، 2009). پیشآیندهای زمینه ای، مربوط هستند به سیستم و فرآیندهای سازمان که رفتارهای کارکنان را شکل می دهند و برای مثال می توان سیستم منابع انسانی را نام برد (کانگ و اسنل، 2009؛ پاتل و همکاران، 2013). تعداد زیادی مطالعه، نحوه استفاده از HRM برای یافتن یک توازن بین یادگیری اکتشافی و بهره برداری، را تحلیل کرده اند. تعدادی از این مطالعات بیان می کنند که سیاست های HR براساس اینکه آیا یک نوع یادگیری اکتشافی دنبال می شود یا بهره برداری، تفاوت دارند (کانگ و اسنل، 2009). مطالعات اخیر دیگر بحث می کنند که برقراری یک HPWS به عنوان سیستم HRM حاکم، اکتشاف و بهره برداری را در کل سازمان، تقویت و تشدید می کند (گروس و همکاران، 2016؛ پاتل و همکاران، 2013؛ اوبدا-گارسیا و همکاران، 2016). مطالعه حاضر را می توان در رشته پژوهش «عوامل زمینه ای» قرار داد، مادامی که در نظر گرفته می شود HPWS ها در چیره دستی زمینه ای با کمک کردن به برقراری یک زمینه سازمانی حمایتی، مشارکت می کند (فلیکینجر، گروبر-موکه و فیدلر، 2013)، و در نتیجه به دنبال دستیابی همزمان به اکتشاف و بهره برداری است، و علاوه بر آن، استدلال می شود که ظرفیت چیره دستی سازمانی به عنوان یک متغیر میانجی گر بین HPWS ها و عملکرد عمل می کند.

The mediating role of organizational ambidexterity:
The literature on organizational ambidexterity has revolved around finding a solution to the dilemma of how to achieve a balance between simultaneous exploration-based and exploitation-based learning. Thus, O'Reilly and Tushman (2013) conceive ambidexterity as a dynamic capability which enables the firm to orient itself towards exploration and exploitation. The existing research on OA antecedents has drawn a distinction between structural and contextual factors. Structural antecedents refer to organizational design practices which allow for exploration and exploitation to be carried out in different organizational units (Simsek, 2009; Tushman & O'Reilly, 1996; Gibson & Birkinshaw, 2004; Simsek, Heavey, Veiga, & Souder, 2009). Contextual antecedents are related to the organization's system and processes shaping employee behaviors, e.g. the human resource system (Kang & Snell, 2009; Patel et al., 2013). A large number of studies have analyzed the way in which firms use HRM to find a balance between exploratory and exploitative learning. Some of these studies suggest that the HR policies implemented differ according to whether an exploratory or an exploitative type of learning is sought (Kang & Snell, 2009). Other recent studies argue that establishing an HPWS as the dominant HRM system intensifies both exploration and exploitation throughout the entire organization (Garaus et al., 2016; Patel et al., 2013; Úbeda-García et al., 2016). The present study can be placed within the ‘contextual factors’ research strand, insofar as it is considered that HPWSs contribute to contextual ambidexterity by helping to establish a supportive organizational context (Flickinger, Gruber-Mücke, & Fiedler, 2013), seeking to simultaneously achieve exploration and exploitation, additionally arguing that this organizational ambidexterity capacity acts as a mediating variable between HPWSs and performance.