دانلود ترجمه مقاله مطالعه ای بر نقش اخلاق محیط کار بر کارایی سازمان

مقدمه:
رفتار اخلاقی و سیستم قالب روابط کاری، در هر سازمان کاری، برای توسعه کلی، تولید کالا و ارائه خدمات (هم برای مصرف بومی و هم تجارت و هم تبادل بین المللی)، خلق ثروت ملی، به دست آوردن پایداری سیاسی و منافع جامع توسعه انسانی پایدار، نقشی حیاتی دارد. به عبارتی دیگر، این که یک سازمان، به چه اندازه می تواند مطابق با استانداردهای اخلاقی، رفتار کند، قطعا رفاه تمامی ذینفع ها، بهره وری سازمانی و سوددهی متعاقب را در کنار رشد مایکرو اقتصادی و توسعه ملی تعیین می کند [5]. مفهوم کارآمدی که در موقعیت روابط کاری، قابل اعمال است، تابعی از مدیریت مناسب کارکنان، در محل کار می باشد که شامل پیروی از استانداردهای اخلاقی، در محلی کار است. باید اعتراف کردکه کار، زندگی بیشتر مردان و زنان را تحت سلطه خود در آورده و مدیریت کارکنان، هم به صورت انفرادی و هم به صورت اجتماعی، یک ویژگی مرکزی در زندگی سازمانی می باشد [22]. تمامیت جوهره کار، در یک جامعه، این است که جبرگرایی اصلی ای که پیرامون آن، زندگی انسان، نظم دهی شده، سازمان ها بهبود پیدا کرده و ملت ها، توسعه می یایند. هم چنین مبدا بودن کار، در جامعه و نقش حیاتی کاربری تولید، به صورت طبیعی، در رشد، توسعه و پیشرفت ملل، در طول تاریخ بشر، مشارکت داشته اند. اگر بخواهیم در عمل، صحبت کنیم؛ ملت ها برای ارائه امنیت، ایمنی و از همه مهمتر، توسعه، برای اشخاصی که حاکمیت خود را در تبادل برای موارد الزامی مذکور زندگی، با استفاده از سازمان ها و تمامی منابع انسانی در اختیار آن ها تسلیم کرده اند، در قید موجودیت هستند. در حقیقت، سازمان ها، ثروت ملت را از طریق کارآمدی، بهره وری، سطح خروجی و عملکرد، با قرار گرفتن زیر لوای کار بنیادی یا گروهی از اشخاص که به عنوان کارکنان، شناخته می شوند، پیشرفت می دهد. این کارکنان، انسان هایی هستند که اشتیاق، احساس و امید دارند. آن ها تلاش های انسانی خود (کار) را در قبال حقوق و پرداختی های معادل، محیط فیزیکی مناسب و طولانی بودن رابطه کاری که برپایه استانداردهای اخلاقی و بهترین اقدامات منابع انسانی، بنا گذاشته شده باشد، اعطا می کنند [4]. هر رفتاری که متضاد با انتظارات این عوامل باشد، خط حرکت فرآیندهای تولیدی و توسعه سازمان را دچار مشکل می کند. از آن جایی که توسعه ملی، وابسته بر تولید کار، از طریق تولید ناخالص (GPD) می باشد، توجه شایانی باید به توافقاتی که تمامی ذینفعان، به صورت حقوقی، اجتماعی و اقتصادی، وارد آن می شوند را مبذول داشت تا طرفین بتوانند از کارآمدی، برابری و توسعه ای که اهداف اصلی روابط کاری و تاثیر کلی، بر بهره وری سازمانی هستند، لذت ببرند.

INTRODUCTION:
Ethical behaviour and the prevailing system of employment relations in any work organizations is very crucial for general development, the production of goods and services, both for domestic consumption and international trade or exchange, creation of national wealth, the attainment of political stability and the inclusive benefits of sustainable human developments. In other words, how well organizations adhere to ethical standards, obviously, determines the well-being of all the stakeholders, the organisation's productivity and the subsequent profitability, as well as the macroeconomic growth and development of the nation [5]. The concept of efficiency as applicable to the context of employment relationship is a function of proper management of employees at work, including the adherence to workplace ethical standards. Admittedly, work dominates the lives of most men and women, and the management of employees, both individually and collectively, remains a central feature of organizational life [22]. The totality of the essence of work in society is that it is the primary determinism around which human lives are ordered, organizations improved and nations are developed. Also the primacy of work in society and the critical role of the production function have naturally contributed to the growth, development and advancement of nations throughout human history. In practical terms, nations are in existence to provide security, safety and most importantly developments to people who had surrendered their sovereignty in exchange for the aforementioned necessities of life, using organizations and all human resources available to them. Indeed, organizations advance the fortunes of nations through efficiency, productivity, output level and performance, as engendered by the institutional labour or a group of people known as workers. These workers are human beings with aspirations, hope and feelings. They render their human efforts (labour) in exchange for equitable wages and salaries, good physical working environment and longevity of employment relationship, anchored on ethical standards and human resource best practices, [ 4] . Any behaviour contrary to the expectations of these actors would rather hinder the trajectory of production processes and the development of the organizations. Since national development is dependent on what the labour can generate by way of Gross Domestic Products (GDP), a substantial attention must be paid to the agreement legally, socially and economically entered into by all the stakeholders for the parties to enjoy the expected efficiency, equity and development, which are the main objectives of employment relationship and the overall impact on the organizational productivity.