دانلود ترجمه مقاله مشارکت مدیران زن در ابداعات سازمانی

بحث و نتیجه گیری:
این مقاله که به عنوان یک دیدگاه نظری مهم در توضیح رفتار و تصمیم گیری سازمانی نگریسته می ‌شود (آرگوت وگریو، ۲۰۰۷)، یک رویکرد رفتاری را برای بررسی سهم مدیران زن در سطح نوآوری سازمانی اعمال می‌ کند. رویکرد رفتاری پیشنهاد می ‌کند که فرآیندهای هیات مدیره نقش مهمی در پرداختن به سوگیری شناختی حول تصمیم‌ گیری هیات مدیره ایفا می ‌کنند، که در غیر این صورت اثرات تعیین کننده بر کیفیت و خلاقیت نتایج تصمیم ‌گیری خواهد داشت (وان ایز و همکاران، ۲۰۰۹). بنابراین، پیرو درخواست محققان (پست و بایرون، ۲۰۱۵)، ما نقش میانجی فرآیندهای هیات مدیره، یعنی، تعارض شناختی و آمادگی و مشارکت، را برای درک و توضیح بهتر تاثیر مدیران زن در سطح نوآوری سازمانی در نظر می‌ گیریم. تحلیل به دو مرحله اصلی تقسیم شد. اول، ما نقش مستقیم مدیران زن در سطح نوآوری سازمانی را مورد بررسی قرار دادیم. همساز با تحقیقاتی که تاثیر مثبت تنوع جنسیتی در نوآوری شرکت را نشان می دهند (میلر و تریانا، ۲۰۰۹؛ تورچیا و همکاران، ۲۰۱۱)، ما تاثیر مثبتی از تنوع جنسیتی بر حجم نوآوری سازمانی را پیدا کردیم. با این حال، این نتایج مربوط به تاثیر مدیران زن بر نتایج تصمیم‌ گیری باید در یک تحقیق وسیع تر در نظر گرفته شود که نتایج ترکیبی تاثیر مدیران زن بر پیامد تصمیم ‌گیری را نشان می ‌دهد. برای نمونه، با تمرکز خاص بر اثرات تنوع جنسیتی در تصمیمات استراتژیک، تحقیقات نشان داده اند که موانع اجتماعی (به عنوان مثال طبقه بندی برون گروهی) که اقلیت زنان در هیات مدیره ها با آن روبه رو هستند، ممکن است تاثیر آن ها بر تصمیم گیری هیات مدیره (نیلسن و هیوز، ۲۰۱۰؛ وستفال و میلتون، ۲۰۰۰) و تصمیمات استراتژیک و نیز بر وظایف هیات مدیره را محدود نماید. برخی دیگر نشان داده‌ اند که اقلیت‌ های زنان ممکن است نتوانند دیدگاه ‌های خود را در هیات مدیره های تحت تسلط مردان ارایه دهند و در نتیجه، تصمیمات مهم هیات ‌مدیره از سوگیری های تصمیم‌ گیری و پردازش اطلاعات رنج می‌ برند (وستفال و خاننا، ۲۰۰۳؛ وستفال و بدنار، ۲۰۰۵). با توجه به این گستره متون، برای پیشبرد این حوزه، محققان برای تحقیق بیشتر در مورد متغیرهای میانجی یا تعدیلی روابط بین تنوع جنسیتی و نتایج تصمیم گیری احساس نیاز نموده اند (به عنوان مثال، ایگلی، ۲۰۱۶؛ پست و بایرون، ۲۰۱۵). در حالی که مطالعات قبلی گامی به جلو در تحقیقات تنوع جنسیتی برداشته اند و به طور گسترده احتمالات استفاده از استعداد زنان در هیات مدیره را مورد بررسی قرار داده‌ اند، این پرسش که مدیران زن چگونه و از طریق چه ساز و کار هایی می توانند بر تصمیمات استراتژیک اثر بگذارند، نامشخص باقی مانده است.

Discussion and conclusion:
Seen as a main theoretical perspective in explaining organizational behavior and decision making (Argote & Greve, 2007), this paper applies a behavioral approach to explore the contribution of women directors to the level of organizational innovation. The behavioral approach proposes that board processes play a vital role in addressing the cognitive biases surrounding board decision making, which otherwise would have detrimental effects on the quality and creativity of decision outcomes (Van Ees et al., 2009). Therefore, following the call of scholars (Post & Byron, 2015), we consider the mediating role of board processes, namely, cognitive conflict and preparation and involvement, to better understand and explain the influence women directors may have on the level of organizational innovation. The analysis was divided in two main steps. First, we explored the direct contribution of women directors to the level of organizational innovation. Consistent with the research showing positive effects of gender diversity on firm innovation (Miller & Triana, 2009; Torchia et al., 2011), we found a positive effect of gender diversity on the volume of organizational innovation. However, these results, related to women directors’ influence on decision outcomes, should be considered within the larger research demonstrating mixed results from women directors’ influence on decision outcomes. With a particular focus on the effects of gender diversity on strategic decisions, research, for instance, has demonstrated that the social barriers (e.g., out-group categorization) women minorities face in boardrooms may limit their influence on board decision making (Nielsen & Huse, 2010; Westphal & Milton, 2000) and strategic decisions as well as on board tasks. Others have shown that women minorities may fail to present their perspectives in male-dominated boards and that, as a result, critical board decisions suffer from decision-making and information- processing biases (Westphal & Khanna, 2003; Westphal & Bednar, 2005). Considering this extent literature, to move the field forward, scholars have called for more research on the mediating or moderating variables of the relationship between gender diversity and decision outcomes (e.g., Eagly, 2016; Post & Byron, 2015). While previous studies have taken a step forward in gender diversity research and have largely investigated the contingencies to utilizing women’s talent on boards, the question of how or through which mechanisms women directors may influence strategic decisions has remained unclear.