عنوان فارسی |
بنیان های خرد چابکی استراتژیک در بازارهای نوظهور: شواهد تجربی شرکت های چندملیتی ایتالیایی در هند |
عنوان انگلیسی |
Microfoundations of Strategic Agility in Emerging Markets: Empirical Evidence of Italian MNEs in India |
کلمات کلیدی |
چابکی استراتژیک؛ بنیان خرید؛ مدیر عامل شرکت تابعه؛ تجربه مدیرعامل؛ قابلیت های شناختی مدیرعامل؛ بازارهای نوظهور |
درسهای مرتبط |
مدیریت استراتژیک |
تعداد صفحات انگلیسی : 17 | نشریه : ELSEVIER |
سال انتشار : 2022 | تعداد رفرنس مقاله : 165 |
فرمت مقاله انگلیسی : PDF | نوع مقاله : ISI |
آیا این مقاله برای بیس پایان نامه مناسب است؟ : بله | آیا این مقاله برای ارائه کلاسی مناسب است؟ : بله |
وضعیت شکل ها و عنوان شکل ها: ترجمه شده است. | وضعیت جداول و عنوان جداول : ترجمه شده است. |
وضعیت تایپ فرمول ها : فرمول ندارد | نام مجله مقاله : Journal of World Business (مجله تجارت جهانی) |
تعداد صفحات ترجمه تایپ شده با فرمت ورد با قابلیت ویرایش : 43 صفحه با فونت ۱۴ B Nazanin | آیا در بسته تبلیغات سایت نیز قرار داده شده است؟: محتوی بسته این محصول فاقد هر گونه تبلیغات می باشد. |
پاورپوینت : ندارد | گزارشکار : ندارد | شبیه سازی : ندارد |
سطح کیفیت ترجمه و ضمانت فراپیپر برای این مقاله چگونه است؟ |
ترجمه دارای وضعیت طلایی بوده و تا 24 ساعت در صورت عدم رضایت مشتری مبلغ مورد نظر عودت داده خواهد شد. |
بعد از خرید این محصول یک فایل برای شما قابل دانلود خواهد بود که دارای ورد (word) ترجمه مقاله است که قابل ویرایش است و همچنین pdf ترجمه مقاله به همراه pdf مقاله انگلیسی برای شما قابل مشاهده خواهد بود. در فایل های دانلود هیچگونه تبلیغاتی وجود ندارد و شما با خیال راحت میتوانید از ترجمه مقاله استفاده کنید.
1. مقدمه
2. نظریه و فرضیات
3. روش
4. نتایج
5. بحث و بررسی، دلالت ها و پژوهش های آتی
بحث و بررسی:
هدف این پژوهش بررسی تجربی دو شرط اقدام سطح فردی (کلمن، 1990) به عنوان پیشایندهای احتمالی برای چابکی استراتژیک در شرکت های تابعه شرکت چندملیتی در بازارهای نوظهور بود: تجربه و قابلیت های شناختی مدیر عامل شرکت تابعه. گفتیم که مدیران عامل شرکت های تابعه هندی بازیگران اصلی در این محیط هستند، چراکه حق تصمیم گیری مدیریتی و بیشترین ناهمسانی در نتایج سازمانی در سمت آنها قرار دارد. به علاوه شرایط اقدام آنها را می توان به موارد مربوط به دانش، مهارت، توانایی و انگیزه تجزیه کرد (همراستات با آرگوت و همکاران، 2003). بنابراین ما روی اجزاء دانش، مهارت، توانایی تمرکز کردیم و گفتیم می تواند تجربه یا قابلیت های شناختی باشد (آکلامانو و همکاران، 2016). همچنین شواهد عملی نقش درهم تنیدگی ارتباطی شرکت تابعه در تعدیل مثبت یا منفی یکی از روابط مذکور را پیشنهاد کرده و یافتیم. همراسا با روندهای مهم تجارت بین الملل (دلیوس و همکاران، 2017)، این به ما در بررسی نقش زمینه (روابط شرکت تابعه با ذینفع های محلی هندی) و تعامل میان سطوح چندگانه تحلیل (فردی و سازمانی) کمک می کند. به همین ترتیب بنیان های خرد برای بسیاری از ساخت های مهم به ویژه در زمینه نظریه در تجارت بین الملل، مدیریت بین الملی، و راهبرد جهانی استفاده شده است. با این حال دانشمندان متوجه شده اند چگونه این حوزه های دارای همپوشانی هنوز به طور نامناسبی تحت تاثیر دید پایین به بالای بنیان های خرد قرار دارند (کانو و وربک، 2019) که می تواند امکان کاهش صریح مفروضات سطح ریز ضمنی برای پیش بینی های نظری و الزامات مدیریتی بهبود یافته را فراهم کند. این نشان می دهد که نواقص توضیح بنیان های خرد نهادینه شده در حوزه های کسب و کار محلی/بین المللی احتمالاً علت های نردیک به هم سطح ریز حیاتی محرک چابکی استراتژیک، ظرفیت سازمان های فعال در بازارهای نوظهور برای ترکیب پایداری و پویایی، و فعالیت های کشف و بهره برداری را تیره می کند. به لحاظ استراتژیک، می دانیم سازمان های چابک مجموعه پویایی از محصولات و خدمات یا مدل های کسب و کار را برای پیشرو بودن در رقابت ایجاد می کنند (لوئیس و همکاران، 2014). به علاوه و مهم تر از همه، سازمان های چابک بر برتری نگرش های تحولی و قابلیت های رهبران و مدیران ارشد و شبکه تیم های آنها در ساخت و حفظ سازمان های جهانی قرن بیست و یکم تاکید می کنند (د اسمت و همکاران، 2018). این امر سازمان های به لحاظ استراتژیک چابک را به طور نزدیکی به دید مبتنی بر بنیان خرد پیوند می دهد. در اینجا سازوکارهای سطح ریز و شرکت های تابعه مربوط به چابکی استراتژیک را از دید مبتنی بر بنیان خرد بررسی کردیم. چون اجزاء چابکی استراتژیک بر پایه مشخصه های محیط متفاوت هستند، سازمان های یک مجموعه روش های چابکی را توسعه می دهند (لنگنیک-هال و بک، 2016). تمرکز این پژوهش بر هند به عنوان یک بازار نوظهور زمینه ارزشمندی را نمایش می دهد، چراکه پیچیدگی روابط میان شرکت و محیط را تطبیق می دهد (نایر و همکاران، 2015). مطالعات قبلی چابکی استراتژیک را در زمینه های مشخص متفاوتی تحلیل کرده اند و اغلب اهمیت چابکی در بازارهای نوظهور (مانند هند)، و پیشایند های بنیان خرد آن و تعامل در سطوح مختلف تحلیل را نادیده گرفته اند.
Discussion The objective of this study was to empirically investigate two individual-level conditions of action (Coleman, 1990) as possible antecedents of strategic agility within MNE subsidiaries in emerging markets: subsidiary CEO experience and cognitive capabilities. We argued that the CEOs of the Indian subsidiaries are key players in this environment, as both managerial decision rights and most heterogeneity in organizational outcomes reside with them. Moreover, their conditions of action can be broken down into those relating to knowledge, skill, ability, and motivation (consistent with Argote et al., 2003). We thus focused on the KSA component, arguing that it can be experience or cognitive capabilities (Aklamanu et al., 2016). We also proposed and found empirical evidence of the role of the subsidiary's relational embeddedness in positively or negatively moderating some of the aforementioned relationships. In line with recent key IB trends (Delios et al., 2017), this helps us in considering the role of the context (subsidiary's relationships with Indian local stakeholders) and the interactions across multiple levels of analysis (individual and organizational). Consistently, microfoundations have been applied to many important constructs, especially in the context of theory in IB, international management, and global strategy. Nevertheless, scholars have noted how these overlapping fields are still inadequately influenced by the bottom-up microfoundations view (Contractor et al., 2019; Foss & Pedersen, 2019), which can allow for explicit delineation of the implied micro level assumptions for improved theoretical predictions and managerial implications (Kano & Verbeke, 2019). This equally suggests that the shortcomings of explicit articulations of embedded microfoundations in the international/global business fields are likely to blur the vital, micro level proximate causes driving strategic agility, the capacity of organizations operating in emerging markets to combine both stability and dynamism, and exploration and exploitation activities. Strategically agile organizations are known to create dynamic assortments of products and services or business models to stay ahead of competition (Lewis et al., 2014). In addition, and more importantly, agile organizations emphasize the primacy of transformative mindsets and capabilities of leaders and top managers and their network of teams in building and sustaining 21st-century global organizations (De Smet et al., 2018). This links strategically agile organizations closely to the microfoundational view. We herein analyzed the micro- and subsidiary-level mechanisms of strategic agility through the microfoundational lens. As the elements of strategic agility differ based on the characteristics of the environment, organizations develop a portfolio of agility approaches (Lengnick-Hall & Beck, 2016). The present study's focus on India as an emerging market represents a valuable setting as it accommodates the complexity of the relationships between the firm and its environment (Nair et al., 2015). Previous studies analyzed strategic agility in different particular settings, often neglecting the relevance of agility in emerging markets (e.g. India), as well as of its microfoundation antecedents and interaction across different levels of analysis.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.