دانلود ترجمه مقاله ارزیابی ارتباط فاکتورهای استرس زا و رفاه کارآفرینان

پیامدهای عملی:
یافته های ما بینش هایی در رابطه با نحوه مقابله کارآفرینان با عوامل استرس زای کاری به منظور حفظ رفاه بالا ارائه کرده است. آن ها ممکن است کار خود را به منظور اجتناب و یا کاهش خواسته های شناختی شدید طراحی کنند. همچنین ممکن است خواسته های بالای ناشی از نزدیک شدن مهلت، سفارشات اضافی یا اظهار نامه مالیاتی پایان سال با واگذاری بخش هایی از این کار به کارکنان یا برون سپاری آن به اشخاص ثالث را پیش بینی کنند. در رابطه با خواسته های عاطفی، کارآفرینان ممکن است به دنبال آموزش به منظور افزایش قابلیت های خود در برای تنظیم احساسات و توسعه استراتژی های مدیریت نزاع باشند (لئون پرز و همکاران، 2016). آن ها ممکن است راهکارهای مقابله ای متمرکز بر عاطفه مانند جستجوی حمایت عاطفی را نیز به کار گیرند (پاتزلت و شفرد، 2011، یو و همکاران، 2013). از آنجا که مشاغل کارآفرینان بسیار نامشخص و طاقت فرساست، ممکن است کاهش سطوح بالای عوامل استرس زای کاری آن ها دشوار باشد. در عوض، آن ها ممکن است تاثیر منفی عوامل استرس زای کاری را بر رفاه خود با رهایی کامل ذهنی از کار خود در مواقع غیرکاری به منظور تسهیل بازیابی کاهش دهند. مطالعه ما پیشنهاد داد که هر نوع درگیری مداوم روانی با کار رفاه کارآفرینان را مختل خواهد کرد. بنابراین، جدایی روانی از کار به نظر روش قدرتمندی برای کارآفرینان به منظور حفظ رفاه بالاست. استراتژی های احتمالی شامل مشارکت در جذب فعالیت های اوقات فراغت (کاسپر و سونتاگ، 2020)، مدیتیشن و آگاهی ذهنی (هاشگر و همکاران، 2014) و تمرین فیزیکی و معاشرت اجتماعی است (گرانت و همکاران، 2006، سنتاگ و فریتز، 2007). با این وجود، ممکن است برای کارآفرینان توقف تفکر وسواس گونه مرتبط با کار در عصر دشوار باشد. آن ها ممکن است سعی در تبدیل تفکر وسواس گونه به تامل بر روی ابعاد مثبت کارشان کنند (دانیال و سونتاگ، 2014). چنین تفکر مثبتی ممکن است امکان ارزیابی موقعیت های کاری استرس زا را فراهم سازد و به طور بالقوه منجر به کاهش استرس شود (لازاروس، 1991). در نهایت، مربیان کارآفرینی و اعضای هیئت رئیسه باید کارآفرینان را تشویق به مراقبت از رفاه خود و ایجاد زمان بهبودی برای حفظ رفاه کنند. در نهایت، رفاه کارآفرینان محرک عملکرد شرکت است (استفان، 2018).

Implications for practice:
Our findings offer insight on how entrepreneurs could deal with work stressors to maintain high well-being. They may design their work to avoid or reduce day-specific spikes of intense cognitive demands. They may also anticipate high demands arising from approaching deadlines, additional orders, or the year-end tax return by delegating parts of this work to employees or outsourcing it to third parties. Regarding emotional demands, entrepreneurs may seek training to enhance their abilities to self-regulate emotions and develop conflict-management strategies (e.g., Leon-Perez et al., 2016). They could also apply emotion-focused coping strategies such as seeking emotional support (Patzelt and Shepherd, 2011; Uy et al., 2013). As entrepreneurs' jobs are highly uncertain and demanding, it might be difficult to alleviate their high levels of work stressors. Instead, they might reduce the negative impact of work stressors on their well-being by striving to completely mentally disengage from their work during non-work time to facilitate recovery. Our study suggests that any type of continued psychological engagement with work impairs entrepreneurs' well-being. Thus, psychological detachment from work seems a powerful approach for entrepreneurs to maintain high well-being. Possible strategies include engaging in absorbing leisure activities (Casper and Sonnentag, 2020), meditation and mindfulness (Hülsheger et al., 2014), and physical exercise and socializing (Granath et al., 2006; Sonnentag and Fritz, 2007). Nevertheless, it might be tough for entrepreneurs to stop work-related perseverative thinking in the evening. They may try to turn perseverative thinking into reflection on the positive aspects of their work (cf. Daniel and Sonnentag, 2014). Such positive reflection might allow reappraisal of stressful work situations, potentially leading to stress reduction (Lazarus, 1991). Finally, entrepreneurs' mentors, coaches, and board members should encourage them to care for their well-being and to make time for recovery to protect it. Ultimately, entrepreneurs' well-being is a driver of firm performance (Stephan, 2018).