دانلود ترجمه مقاله عوامل روانشناختی تعیین کننده در زمینه پذیرش تکنولوژی

نتیجه گیری:
پیشرفت فنآوری برای آینده نه تنها صنعت نفت و گاز بلکه تامین پایدار انرژی در زندگی ما، فوق العاده مهم است. بسیاری از افراد همچنان بی وفقه برای توسعه راهکارهای فنآوری برای این مسائل کار می کنند؛ اما، نوآوری آنها به تنهایی موفق نخواهد بود اگر این نوآوریها از به اصطلاح قفسه بیرون آورده نشوند، پذیرش نشوند و مورد استفاده قرار نگیرند. برای اینکه یک فنآوری موفق باشد، نه تنها لازم است از نظر فنی قوی باشد، بلکه به نحوی به خریداران بالقوه معرفی شوند که سازمان ها، رهبران و کاربران نهایی پذیرای آن باشند. درک عوامل روانشناختی که باعث پذیرش فنآوری می شوند، یک قسمت کلیدی از آن موفقیت است. پژوهش مطالعه موردی ما با تایید عوامل روانشناختی کلیدی (در P-TAF) که بر تصمیم گیرندگان پذیرش فنآوری سازمانی در صنعت بالادست نفت و گاز تاثیر می گذارند، به این چالش می پردازد. درحالی که این عوامل را می توان به صورت جداگانه در مدل های بارز و برجسته پذیرش فنآوری مشاهده نمود، اما یک چارچوب جامع که تشریح و ترسیم کننده عوامل روانشناختی کلیدی موثر بر مصرف کنندگان در زمینه سازمانی می باشند، وجود نداشت. با توجه به مزیت های بالقوه دیجیتالی کردن، درک فرآیند پذیرش نوآوری سازمانی و عوامل روانشناختی که بر آن تاثیر می گذارند، بیش از پیش به توسعه دهندگان فنآوری، رهبران سازمانی و سیاست گذاران وابسته خواهد بود. نوآور پذیری تصمیم گیرندگان، نگرش های آنها در مورد فن آوری، اعتماد آنها به فنآوری و ذینفعان آن، مشوق های فردی و شبکه اجتماعی آنها همگی بر تصمیمشان برای آوردن (یا نیاوردن) یک فنآوری، تاثیر خواهند گذاشت. ادراک ریسک آنها در مورد نوآوری تحت تاثیر دانش فنی و تخصص قبلیشان قرار خواهد گرفت. فرهنگ سازمانی، بر همه جنبه های فرآیند تصمیم گیری، انگیزه ها، نگرش ها و ادراک های ریسک، تاثیر خواهند گذاشت. علاوه بر همه آنها، رهبران می توانند ارزش های سازمانی، منابع و نحوه استقبال از فنآوری را هدایت کنند. این سه مطالعه موردی، مواردی از تسهیل کننده ها و موانع روانشناختی را حاصل کردند که برای تقویت طراحی ابزارها و توصیه های قابل اجرا، می توانند مورد مطالعه قرار گیرند. امیدواریم که این درک توسط هم دانشگاهیان برای پیشبرد دانش در مورد فرآیند نوآوری و هم توسط متخصصان اجرایی که تلاش می کنند جاده ناهموار پذیرش و بکارگیری را هموار کنند، مورد استفاده قرار گیرد. در اصل، مطالعه ما نشان دهنده قدرتی است که افراد در دست دارند تا باعث شوند یک نوآوری به موفقیت برسد یا شکست.

Conclusion:
Technology advancement is vital for the future of not only the oil and gas industry but a sustainable energy supply within our lifetimes. Many people continue to work relentlessly developing technological solutions to these problems; however, their innovations are only successful if they are taken off the proverbial shelf, adopted and used. For a new technology to be successful, it needs to not only be technically competent but presented to potential buyers in a way that organisations, leaders, and end-users are receptive to it. Understanding the psychological factors that drive technology adoption is a key part of that success. Our case study research addresses this challenge by confirming the key psychological factors (in P-TAF) that influence corporate technology adoption decision makers within the upstream oil and gas industry. Whilst the factors can all be separately found within prominent models of technology adoption, there was not a comprehensive framework that outlines the key psychological factors influencing corporate consumers within the organisational context. Given the potential benefits of digitalisation, understanding the organisational innovation adoption process, and the psychological factors which influence it, will become increasingly pertinent to technology developers, organisational leaders, and policy makers. The innovativeness of the decision makers, their technology attitudes, their trust in the technology and its stakeholders, personal incentives and their social network will all influence their decision to introduce a technology (or not). Their risk perception of the innovation will be influenced by their technical knowledge and their previous experiences. The organisational culture in which they work will influence all aspects of their decision-making process, driving motivations, attitudes, and risk perceptions. Most of all, leaders can direct organisational values, resources, and the way that technology adoption is embraced. The three case studies have provided indications of the psychological facilitators and barriers, which can be studied to inform the design of actionable tools and recommendations. It is hoped that this understanding may be used both by academics to advance knowledge of the innovation process and by practitioners trying to smooth the bumpy road to deployment and adoption. In essence, our study illustrates the power that people hold to make an innovation a success or a failure.