دانلود ترجمه مقاله نقش ظرفیت های بازاریابی صادرات روی کارایی صادراتی

محدودیت های تحقیق و جهت گیری هایی برای تحقیقات آتی:
اگرچه این پژوهش، دانش ما را در زمینه بازاریابی صادرات در زمینه های بنگاه به بنگاه (B2B)، بسط داده است، نتایج حاصله باید در قالب پیش فرض هایی برای طیفی از دلایل مختلف اتخاذ گردند. در ابتدا، می توان استدلال کرد که اگرچه صادرات محبوب ترین حالت بین المللی شدن در میان کسب و کارهای کوچک در کشورهای در حال توسعه می باشد، با این حال، کسب و کارهای کوچکی که از حالات دیگر عملکردهای بین المللی استفاده می کنند (به عنوان مثال، سرمایه گذاری های مشترک در برابر سرمایه گذاری های مستقیم خارجی) می توانند شاخه منحصر به فردی را تشکیل داده و زمینه ای برای تحقیقات آتی باشند. ماهیت این حالات جایگزین در زمینه عملکردهای بین المللی می تواند به طور قابل ملاحظه ای متفاوت از حالات صادراتی تشریح شده در مطالعه کنونی باشد. همچنین، ما اذعان داشته ایم که این یک مطالعه تک کشوری است و در اقتصاد نسبتا کوچک صحرای جنوبی آفریقا انجام گرفته که تحت تحولات تکنولوژیکی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی چشم گیری می باشد. در حالی که دوره گذار در بین بسیاری از بازارهای آفریقایی بسیار مشابه می باشد (آکواه، 2007)، سرعت چنین تحولاتی متنوع بوده و اندازه این بازارها متفاوت است و درجات مختلفی از فرصت ها و چالش ها را برای شرکت ها ارائه می دهد. بنابراین مسیر مفیدی برای تحقیقات آتی می تواند بررسی بسط و تعمیم پذیری قابلیت های بازاریابی صادراتی با درجات بازاریابی و اندازه شرکت های میزبان و خانگی در بازار باشد. سوما، کانال ها از طریق تاثیر قابلیت ها و ظرفیت های بازاریابی صادراتی می توانند عملکرد صادراتی را تحت تاثیر قرار داده و برای تحقیقات آتی مفید باشند. به عنوان مثال، می توان استدلال کرد که تاثیرگذاری برنامه های بازاریابی (به عنوان مثال، اتخاذ در برابر استانداردسازی) می تواند تاثیر واکنش بازار را تعدیل کرده و فعالیت های نوآورانه ای را در زمینه کارایی صادراتی ایجاد کند: به این معنی که میزان پاسخگویی بازار و نوآوری محصولات می تواند به واسطه تاثیر آنها روی درجه اتخاذ یا استانداردسازی برنامه های بازاریابی و سازگاری با شرایط خالص بازار صادرات، موفقیت آمیز باشد.

Study limitations and direction for further research:
Although this study expands knowledge on export marketing in business to- business contexts, the results should be taken as tentative for a variety of reasons. First, one may argue that although exporting is the most popular mode of internationalization among small businesses in developing economies, small businesses that use other modes of international operation (e.g., joint ventures and foreign direct investment) could form a unique cluster and context for future research. The nature of these alternative modes of international operation may be substantially different from the exporting mode explored in the current study. Also, we acknowledge that this is a single-country study, conducted in a relatively small Sub-Sahara African economy that is under-going significant political, economic, social, and technological transformations. While the transitions which are sweeping through many African markets are similar (Acquaah, 2007), the pace of such transformations are diverse and the size of these markets vary, providing different degrees of opportunity and challenge to firms. A fruitful avenue for future research, therefore, may be to examine the extent to which export marketing capabilities are further conditioned by degrees of marketization and size of firms' host and home markets. Third, the channel through which export marketing capabilities influence export performance is the subject of future research. For example, one may argue that marketing program execution effectiveness (e.g., adaptation versus standardization) may mediate the effect of market response and product innovation activities on export performance: that is, the extent to which market responsiveness and product innovativeness are successful may be via their effects on degree of adaptation or standardization of marketing programs and fit to the exigencies of particular export markets.