دانلود ترجمه مقاله تجزیه و تحلیل تجربی رفتار حسابداری در بخش مدیریت زباله

مقدمه:
تمرکز نظارتی و عمومی بر شرکت های مدیریت پسماند، نه تنها روی عملکرد زیست محیطی و اقتصادی آن ها تاثیرگذار است، بلکه رفتار حسابداری آن ها را هم تحت تاثیر قرار می دهد. مطالعات قبلی این استدلال را مطرح کردند که آن دسته از شرکت هایی که از رویه های مطلوب حاکمیت شرکتی تبعیت می کنند، از قدرت بیشتری برای ایجاد ارزش پایدار برای سهامداران و ذی نفعان برخوردار هستند (الکینگتون، 2006، هونگ و همکاران، 2007، آراس و کروتر، 2008). شرکتی که به سیستم های حاکمیت شرکتی مجهز شده است که امکان تغییر اطلاعات حسابداری – مالی را فراهم می سازند، قادر خواهد بود تصویر واقعی – منصفانه ای از شرایط مالی- اقتصادی را در اختیار کاربران قرار بدهد. ضمناً پاسخگویی (حسابرسی) مدیریت به نفع تمامی ذی نفعان به نحو بهتری تعیین می شود (مله و همکاران، 2017، والدو و همکاران، 2017). در مجموع، استفاده از رویه های مدیریت سود امری غیراخلاقی و غیرمسئولانه تلقی می شود (اسکولتنز و کانگ، 2013). سیستم های حاکمیت شرکتی که تضمین کننده استفاده از رویه های مطلوب هستند ، در جلب اعتماد ذی نفعان هم موثر عمل می کنند. چنین اعتمادی یک امر ضروری برای توسعه پایدار شرکت محسوب می شود (لویت، 1998، کولک، 2008). با توجه به این اصول پذیرفته شده، مشخص است که به مداخله مقررات گذاران و سازمان های وضع کننده استاندارد مختلف در سطح جهانی برای تعریف قوانین مناسب نیاز است. این اصول و استانداردها ترغیب کننده اجرای پیوسته اصل شفافیت و صحیح بودن اطلاعات مالی، حاکمیت شرکتی و پایداری هستند (COSO، 1992، قانون ساربینز اوکسلی 2002، ICGN ، 2017). حاکمیت شرکتی مطلوب یک اصل اجتناب ناپذیر برای پایداری شرکت در بلندمدت محسوب می شود. در واقع حاکمیت شرکتی مطلوب روی جنبه هایی همچون سیستم کنترلی، سیستم مدیریت ریسک، سیستم گزارش دهی تاثیرگذار است. تمامی این موارد برای افزایش اعتماد ذی نفعان و دسترسی به بازارهای سرمایه با کمترین هزینه ها موثر هستند (لازونیک ، اوسالیوان، 2000، جمالی و همکاران، 2008). در این چشم انداز حاکمیت شرکتی بدنبال تضمین مسئولیت پذیری شرکت ها برای مدیریت و کنترل عملیات به صورت منصفانه نسبت به تمامی ذی نفعان هستیم (کولک، 2008).صنعت مدیریت پسماند بیشتر از سایر صنایع به ذی نفعان متعددی پاسخگو است. این ذی نفعان خواهان شفافیت و مشروعیت هستند (پاتن، 1991، بنسال و روث، 2000). در چنین شرایطی، جنبه هایی همچون مسئولیت اجتماعی، اخلاق تجاری، حاکمیت شرکتی و احترام زیست محیطی همگی به اصول بنیادی برقراری روابط مناسب با ذی نفعان تبدیل می شوند (باتاچاریا و همکاران، 2008).

Introduction:
The regulatory and public focus on waste management firms can affect not only their environmental, and economic performance but also their accounting behavior. Prior studies argue that companies that adhere to what are generally considered ‘‘good” corporate governance practices are better able to create sustainable value for both shareholders and stakeholders (Elkington, 2006; Hung et al., 2007; Aras and Crowther, 2008). A company equipped with corporate governance systems that can contain financial accounting manipulation can provide users with a ‘‘true and fair view” of the economic-financial condition, and can better determine management accountability in the interest of all stakeholders (Melè et al., 2017; Vladu et al., 2017). Overall, the use of earnings management practices is considered unethical and irresponsible (Scholtens and Kang, 2013). Corporate governance systems that can ensure the adoption of ‘‘good” practices can also enforce stakeholders’ trust which is necessary for a company’s sustainable development (Levitt, 1998; Kolk, 2008). Given these premises, it is clear that the intervention of regulators and various standard setters at a global level is required to establish rules aimed at encouraging consistent principles of transparency and correctness of financial information, corporate governance, and sustainability (e.g. COSO, 1992; Sarbanes-Oxley Act, 2002; ICGN, 2017). Good corporate governance becomes a conditio sine qua non for a firm’s sustainability over time; in fact, it impacts aspects such as the control system, the risk management system, and the reporting system, which are all essential elements to stimulate stakeholder confidence and access to capital market at the most advantageous costs (Lazonick and O’Sullivan, 2000; Jamali et al., 2008). This vision of corporate governance is aimed at ensuring that companies take responsibility for directing and controlling their operations in a fair manner vis-à-vis their stakeholders (Kolk, 2008). More so than other industries, the waste management industry is highly accountable to various stakeholders that demand transparency and legitimacy (Patten, 1991; Bansal and Roth, 2000). In this context, expressions such as social responsibility, business ethics, corporate governance, and environmental respect all move on the common fil rouge of establishing solid stakeholder relations (Bhattacharya et al., 2008).