دانلود ترجمه مقاله تایید مدیریت دانش جهت اجرای طرح ریزی منابع سازمانی

مقدمه:
برنامه ریزی منابع سازمانی توسط بسیاری از سازمان هایی که به دنبال سیستمی برای ادغام فرایندهای مختلف کسب و کار در سراسر توابع مختلف هستند، اجراء شده است. این مقاله در رابطه با چالش موجود در اجراء سیستم های برنامه ریزی منابع سازمانی بحث می کند. یکی از این مسائل این است که چرخه های اجراء سیستم مدیریت منابع سازمانی توسط تیمی رخ داده که منجر به از دست دادن دستیابی به دانش، تجربه و مربیان انتقال دانش می باشد.
موضوع دیگر این است که مقدار بودجه مورد نیاز برای مربیان، مشاوران و دیگر گروه های خارجی تا چه اندازه می باشد. پس، شکافی بین دانش و درک خود برنامه ریزی منابع سازمانی نیز وجود دارد. علاوه بر این، دانش، تجربه و مسائل کاربران نیز به خوبی مستند نشده است. اکثر کاربران هنگام مواجهه با مشکلات با شکست روبرو شده و در نهایت راه حل هایی را در این زمینه پیدا می کنند، در حالی که این موضوع می تواند به طور بالقوه برای کاربران دیگر مفید باشد. کارگران برای شرکت در کارگاه ها فرستاده می شون، اما گزارشاتی را در رابطه با دانش به دست آمده در طول آموزش ارائه نمی دهند. در نهایت و شاید به علت مسائل فوق، واقعیت این است که فرایندها و مکانیزم های رسمی و سازماندهی شده ای برای مدیریت دستیابی به دانش در یک شرکت در حال اجراء سیستم های برنامه ریزی منابع سازمانی وجود ندارد.
موفقیت اجراء برنامه ریزی منابع سازمانی تا حد زیادی مرتبط با گروه خاصی از کارکنان متخصص و همچنین مدیریت موثر تیم در طول چرخه توسعه سیستم های برنامه ریزی منابع سازمانی می باشد. نقش اصلی مدیریت دانش در فرایند اجراء برنامه ریزی منابع سازمانی، تسهیل به اشتراک گذاری دانش در میان اعضاء سیستم برنامه ریزی منابع سازمانی می باشد. با این حال، مشکلات دیگری پیش روی تیم برنامه ریزی منابع سازمانی می باشد که ادغام دانش داخلی سازمان را با دانش خارجی با مشکل روبرو ساخته است. مشکل مهم دیگر اجراء سیستم برنامه ریزی منابع سازمانی بر اساس منابع این است که کارکنانی که از این مدوله استفاده می کنند باید درک خوبی از فرایند کسب و کار داشته باشند و بنابراین باید دانش خود را در زمینه سیستم های برنامه ریزی منابع سازمانی افزایش دهند. این موضوع کار آسانی نیست چون سیستم برنامه ریزی منابع سازمانی دارای تمرکز داخلی می باشد، با این حال نیاز زیادی به ادغام دارایی های دانش گروه های خارجی مانند عرضه کنندگان، مشاوران و پیمانکاران وجود دارد.

Introduction:
Enterprise resource planning has been implemented by many organizations seeking for a system to integrate various business process across various functions. Much have been discussed about the challenge in implementing ERP systems. One of the issues is that ERP system implementation cycles will occur implementation transition team that resulted is loss of assets knowledge, experience, and tutor of knowledge transfer.
Another issue is the amount of fund needed to pay trainers, consultants and other external parties. Then, there is also the gap of knowledge and understanding of ERP system itself. Furthermore, users’ knowledge, experience and problems is not well documented. Most users fail to document when they encounter problems and eventually find the solutions whereas it can potentially be very useful for other users. Users sent to attend workshop do not submitted a written report on the knowledge acquired during training. Finally, and perhaps the cause of the above issues, is the fact that there have not been a structured and formal processes and mechanisms for knowledge asset management in a company implementing ERP systems.
Successful of ERP implementation is closely related to a specified group of knowledgeable employees as well as effective management of teams’ knowledge during development cycle of ERP systems [1]. The main role of knowledge management in ERP implementation process is to facilitate knowledge sharing among team members of ERP system.
However, [2] revealed another problem faced by the ERP team, which is difficulty of integrating an organization's internal knowledge with external knowledge. Another crucial problem of ERP system implementation according to [1] is that employees who use modules must have a good understanding of the business process and thus they must increase their knowledge of ERP systems. This is not an easy task as the ERP system have an internal focus, however there is a great need to integrate with knowledge assets of external parties such as suppliers, consultants, and contractors.
The above issues imply that there seems to be fragmentation in the process of connecting external organizations (consultants and other external parties), which makes integration of knowledge increasingly difficult. Therefore, the needs and solutions required for knowledge integration process can be seen as a theoretical gap in existing literature on ERP implementation, especially during ERP implementation cycle.