دانلود ترجمه مقاله مطالعه ای بر اشتراک دانش در زمینه مشارکت نوآوری باز

بحث و بررسی:
مدل ما مبانی خرد انتقال فناوری را با توصیف فرایند و مکانیزم های تشکیل قصد را کشف کرد. نتایج ما از این مساله حمایت کرد که کنترل رفتار درک شده همراه با اعتقاد توانایی اجرای یک برنامه و شکل دادن به انگیزه فردی را مشخص می سازد. حدس زدیم که چنین عواملی به آگاهی فرد کمک کرده و منجر به ارائه اقدامات آینده می گردد. مطابق با نظریه خود آگاهی (دوال و ویکلوند، 1972، ویلیامز، 1985)، نظریه تبادل اجتماعی (ردموند، 2015) و نظریه شخصیت (وینبرگ و گولد، 1999) عواملی که تاثیر نزدیکی بر به اشتراک گذاری دانش و انتقال فناوری دارند را مفهوم سازی کرد: اعتماد بین فردی، نگرش فردی، مزایا / هزینه های درک شده و خودکارامدی فردی. اعتماد بین فردی متقابل برای به اشتراک گذاری دانش درون و سراسر شرکت ضروری است. نگرش های فردی دارای اثرات مستقیم و غیرمستقیمی بر به اشتراک گذاری دانش است (لین، 2007). مزایای درک شده ارتباط مستقیمی با به اشتراک گذاری دانش دارد. در همین حال، هزینه های درک شده دارای تاثیر منفی بر به اشتراک گذاری دانش است (وانگ و نئو، 2010). در نهایت، خودکارامدی در توانایی به اشتراک گذاری دانش باید بر به اشتراک گذاری دانش تاثیر بگذارد (لی و همکاران، 2007). این مساله ظرفیت یک شرکت را فراتر از مرزهای آن به منظور بهره برداری و کشف دانش جدید افزایش می دهد. سازمان ها باید از محیطی با دیدگاه های بسته و واکنش پذیر به محیطی با دیدگاه های باز حرکت کرده و بر روی همکاری و مشارکت متمرکز شوند (باتنگ، 2011، کونینگهان و لینک، 2015، نیکوترا و همکاران، 2017، اوسیا و همکاران، 2018).

Discussion:
Our model uncover the microfoundations of technology transfer by describing the process and the mechanisms of intention formation. Our results support that perceived behavioural control along with belief determine the ability to implement a plan and shape individual motivation. We guess that such factors contribute to individual awareness, giving the lead for future actions. As the self- awareness theory (Duval and Wicklund, 1972; Williams, 1985), the social exchange theory (Redmond, 2015) and the personality theory (Weinberg & Gould, 1999) conceptualized, factors which closely affect knowledge sharing and, in turn, technology transfer are: interpersonal trust, individual attitude, perceived benefits/costs and individual self-efficacy. Mutual interpersonal trust is necessary for knowledge sharing to take place within and across firms. Individual attitudes have both direct and indirect effects on knowledge sharing (see, for e.g., Lin, 2007). Perceived benefits are positively related to knowledge sharing. Meanwhile, perceived costs have a negative effect on knowledge sharing (Wang and Noe, 2010). Finally, self-efficacy in the ability to share knowledge should influence knowledge sharing (Lee et al., 2007) This has increase the capacity of a firm to go beyond their boundaries to exploit and explore new knowledge. Organizations need to move from an environment that is closed to views and reactive to one that is open to views, proactive and focused on collectiveness and collaboration (Boateng, 2011; Cunningham and Link, 2015; Nicotra et al., 2017; Usai et al., 2018).