دانلود ترجمه مقاله اشاعه دولت الکترونیک: بررسی میزان پذیرش سرویس های الکترونیکی

مشارکت و محدودیت:
این مطالعه در مطالعات اندازه گیری شده در حوزه ی پذیرش تکنولوژی، با شمول داده های رفتاری اجتماعی مشارکت می کند. تحقیق در مورد تصویب تکنولوژی قبلا عمدتا به داده های نظرسنجی متکی بود و می تواند معتبرتر از رفتار مشاهده شده باشد (چن 2010، دنگ و همکاران 2010، اسزاپینسکی و استانیسکی 2017). این مطالعه برخی از بینش ها را در مورد اکوسیستم الکترونیکی یک دولت می تواند توسعه دهد. ممکن است تکامل پذیرش و انتشار حکومت الکترونیک الزاما الگوی نظری به خوبی تثبیت نشده ای باشند. تفاوت های گروهی، در استفاده از خدمات الکترونیکی احتمالا رخ خواهد داد. علاوه بر این مفاهیم، دولت استرالیا و همچنین دولت های دیگر ممکن است این گروه بندی ها را جالب و کارآمد ببینند؛ همانطور که شواهد قوی ارائه می دهیم که در برخی گروه های جمعیتی، نیاز بیشتری به کمپین های تبلیغاتی، در مورد استفاده از سرویس های الکترونیکی وجود دارد ، اگر هدف، افزایش نفوذ سرویس الکترونیکی باشد. از مشارکت های نظری بیشتر، نتایج این مطالعه نشان داد که براساس مثال در استونی، انتشار دولت الکترونیک ممکن است (از شکل سیگموئید نه) (باس 1996، روگرز 2003). مچنین محدودیت هایی وجود دارد که باید مورد تایید قرار گیرد. در مرحله اول، می تواند این باشد که انتشار دولت الکترونیک، از اطلاع ما، زمان برتر است و روند پذیرش خدمات الکترونیکی می تواند تغییر کند. احتمالا این محدودیت تنها با اجازه به افزودن اطلاعات بیشتری که در طول زمان جمع آوری می شود، برطرف می شود. ثانیا، ما تنها از داده های ورودی، برای اهداف مطالعه استفاده کردیم. اگرچه چندین الگو از پذیرش تکنولوژی را در بر داشتیم اما نمی دانیم که دلایل کیفی این رفتارها چیست. هیچ دلیل مشخصی برای انگیزه افراد وجود ندارد؛ چرا که آنها شروع به استفاده از خدمات الکترونیکی کردند. علاوه بر این، پروفایل کاربران خدمات الکترونیکی، برای فهمیدن انتشار بیشتر کمک خواهد کرد که در صورت وجود اطلاعاتی در مورد اینکه در چه زمینه های این سرویس های الکترونیکی استفاده می شود، کارآمد هستند. آیا این به خاطر کار برخی از افراد خاص است که با استفاده از محیط زیست بیشتر مورد استفاده قرار می گیرد؟ آیا برخی از خدمات 100٪ الکترونیکی هستند و بنابراین مجبور به استفاده می شوند؟ اگر چه این سوالات خارج از محدوده مطالعه فعلی هستند، اما هنوز هم باید در تحقیقات آینده مورد تحقیق قرار گیرند. یکی از راه های ادامه استفاده از روش های سنتی نظرسنجی، رسیدگی به این محدودیت ها است.

Contribution and limitations:
This study contributes to the body of literature primarily by including objectively measured behavioral data in the domain of technology adoption. Research on technology adoption has previously mainly relied on survey data (Chen, 2010; Deng et al., 2018; Szopiński and Staniewski, 2017), and could be less valid reliable and valid than actual observed behavior. In addition, contemporary digitalization paves the road for higher e-governance, and other states could benefit from these results while developing their own eecosystem. It could be reasonably assumed that the penetration of digital technologies across the world is still increasing, and the demand for governmental e-services will likely also rise. This study provides some insight how an e-ecosystem of a state could develop. It may be that the evolution of adoption and diffusion of e-governance might not necessarily follow theoretically wellestablished patterns. Group differences in e-service usage will likely occur. In addition to these notions, both the Estonian government but also other states' governments may find these group differences interesting and practical, as we provide strong empirical evidence that within some population groups there may be a higher need for promotional campaigns regarding e-service usage, if the goal is to increase e-service penetration. Of more theoretical contributions, the results of this study demonstrated that, on the example of Estonia, the diffusion of e-governance might not follow the sigmoid shape commonly associate with technology diffusion (Bass, 1969; Rogers, 2003), and that though age had an expected relationship with technology adoption, gender did not. As mentioned earlier, these findings carry potential practical implications, too. Finally, we demonstrated how seemingly non-meaning log data could be used to studies complex, macro-level systems, such as the adoption of technology on the example of Estonian e-governance. There are also some limitations that ought to be acknowledged. Firstly, it could be that e-governance diffusion takes more time than we have data on, and the linear trend of e-services adoption could transform. This limitation could probably be overcome by only allowing to add more data that coud be collected over time. Secondly, we only used the log data for our study aims. Though we found several patterns of technology adoption, we do not know the qualitative reasons for these behaviors. There is no clear indication to people's motivation for why they started using e-services. In addition, the profile of high e-services users would help to understand the diffusion more if there was information on in which contexts are these e-services used. Is it because the work of some particular individual entails using the e-environment more? Are some services 100% electronic and are, therefore, forced to be used? Though these questions are out of the scope of the current study, they should still be investigated in future research. One way would be to continue the use of traditional survey methods to address these limitations.