دانلود ترجمه مقاله رابطه برخورد اخلاقی، توانایی حسابرسی و فرار مالیاتی

مروری بر مقالات:
در طی چند دهه گذشته، فرار مالیاتی یکی از موضوعات مورد توجه برای محققان بوده ات. در زمینه های حسابداری و مالیه، رشته وسیعی از تحقیقات به بررسی تأثیر عوامل مختلف حاکمیت شرکتی (یعنی اندازه هیئت مدیره، استقلال هیئت مدیره، تنوع هیئت مدیره، دوگانگی مدیر عامل، ساختار مالکیت و غیره) (چان، مو و ژو 2013؛ جمینز آنگیرا 2018؛ ریچاردسون، وانگ و ژانگ 2016)، سطح پایداری (خلیف، گیدارا و حسینی 2016) و مسئولیت اجتماعی شرکت (CSR) (هوی، وو و ژانگ 2013؛ لاگیر، استاگلیانو و الباز 2015؛ لانیس و ریچاردسون 2018) بر روی روشهای برنامه ریزی مالیات شرکت پرداخته اند. محیط های اقتصادی، حقوقی و سازمانی یک کشور میتوانند بر روشهای فرار مالیاتی تأثیرگذار باشند (ارماسونا، هومینان و برک 2019). با این وجود، ادبیات شواهد تجربی اندکی را درباره رابطه بین نظریه سازمانی و رفتار فرار مالیاتی در یک محیط بین المللی فراهم می سازد. به عنوان مثال آلون و هیگمن (2013) رابطه بین عوامل سازمانی همچون فساد و اعتماد و تمکین مالیاتی را در اقتصادهای انتقال بررسی کرده اند. لین و همکارانش (2017) به بررسی تأثیر مؤسسات ناحیه ای (هم رسمی و هم غیررسمی) بر روی رابطه بین مسئولیت اجتماعی شرکت (CSR) و احتراز از مالیات پرداخته اند. زنگ (2018) نیز بررسی کرده است که تأثیرات متقابل مسئولیت اجتماعی شرکت (CSR) و شرایط سازمانی چطور بر احتراز از مالیات تأثیر می گذارد. به علاوه یامن و همکارانش (2018) تأثیر کیفیت حکمیت بر سطوح فرار مالیاتی را در ایالات قدیمی و جدید عضو اتحادیه اروپا (EU) بررسی کرده اند. ارماسونا و همکارانش (2019) در مطالعه اخیر خود به بررسی رابطه بین فرهنگ ملی و فرار مالیاتی در ایالات متحده و آلمان پرداخته اند. خصوصاً برونو (2019) به بررسی رابطه بین اجرای مالیات و روحیه مالیاتی در اقتصادهای انتقال پرداخته است. با توجه به اینکه مکانیزم های سازمانی نقش معناداری را در کاهش فرار مالیاتی بازی می کنند، بنابراین عجیب است که تحقیقات اندکی تأثیر زیرساخت سازمانی بر روی فرار مالیاتی را بررسی کرده اند (مک گی و بنک 2019؛ یامن و همکارانش 2018؛ زنگ 2018). ما با پیروی از پژوهش های آلون و هیگمن (2013)، لین و همکارانش (2017)، یامن و همکارانش (2018) و زنگ (2018)، ادعا می کنیم که بررسی شرایط سازمانی در هنگام درک رفتار فرار مالیاتی مهم می باشد. لذا در این مقاله بررسی می کنیم که آیا (و چطور) تفاوت های سازمانی منجر به تفاوت هایی در سطوح فرار مالیاتی در بین کشورها می گردند.

Literature review:
Over the past few decades, tax evasion has been of great interest to researchers.6 In the accounting and finance fields, an extensive strand of research has examined the influence of various corporate governance factors (i.e., board size, board independence, board diversity, chief executive officer (CEO) duality, ownership structure, etc.) (Chan, Mo, & Zhou, 2013; Jiménez- Angueira, 2018; Richardson, Wang, & Zhang, 2016),7 sustainability level (Khlif, Guidara, & Hussainey, 2016), and corporate social responsibility (CSR) (Hoi, Wu, & Zhang, 2013; Laguir, Staglianò, & Elbaz, 2015; Lanis & Richardson, 2018) on corporate tax-planning practices. A country’s economic, legal, and institutional environment may impact tax evasion practices (Ermasova, Haumann, & Burke, 2019). Nevertheless, the literature provides little empirical evidence on the link between institutional theory and tax evasion behavior in an international setting. For instance, Alon and Hageman (2013) examine the relationship between institutional factors, such as corruption and trust and tax compliance, in transition economies. Lin et al. (2017) explore the impact of regional institutions, both formal and informal, on the association between CSR and tax avoidance. Further, Zeng (2018) examines how the interplay of CSR and institutional conditions affects tax avoidance. Moreover, Yamen et al. (2018) investigate the impact of governance quality on tax evasion levels in older and newer EU member states. A recent study by Ermasova et al. (2019) explores the association between national culture and tax evasion in the USA and Germany. In particular, Bruno (2019) examines the relationship between tax enforcement, tax evasion, and tax morale within transition economies. Given that institutional mechanisms play a significant role in reducing tax evasion, surprisingly little research explores the impact of institutional infrastructure on tax evasion (McGee & Benk, 2019; Yamen et al., 2018; Zeng, 2018). Following Alon and Hageman (2013), Lin et al. (2017), Yamen et al. (2018), and Zeng (2018), we argue that it is important to consider the institutional situation when understanding tax evasion behavior. Thus, the current paper examines whether—and if so, how—institutional differences lead to differences in tax evasion levels across countries.