دانلود ترجمه مقاله تکامل شبکه‌هایی که پشتیبانی برای ماندگاری استارت‌آپ‌ها هستند

نتیجه‌گیری:
هدف این مقاله درک این موضوع بود که آیا تکامل تدریجی یک شرکت نوپا می‌تواند در یک مدل چرخه حیات به عنوان زنجیره‌ی غیرقابل پیش‌بینی از مراحل مفهوم‌سازی شود که در آن شرکت‌های نوپا نیاز به یافتن عواملی برای همکاری به منظور انجام مأموریت خود دارند. ایجاد و اجرای شبکه‌های همکاری از منظر رویکرد کل‌نگر برای شبکه‌ی کارآفرینی بررسی شده است که هدف آن ایجاد پل‌هایی بین عوامل گوناگون از طریق ایجاد مجموعه‌هایی از بهترین تکنیک‌ها و شبکه‌های کارآفرینی است. ایجاد یک شبکه‌ی معین به منظور تسهیل ایجاد کارآفرینی دیجیتالی جدید پیشنهاد شده است که توسط آن می‌توان به مجموعه‌ی مناسبی از دانش، مهارت‌ها و تسهیلات مالی و فرهنگ کارآفرینی نزدیک شد. چارچوب پیشنهادی به طور ویژه به منظور تجزیه و تحلیل کسب و کارهای نوپا ایجاد شده است، زیرا آن بر بررسی فعالیت‌ها پیش از مرحله‌ی راه‌اندازی شرکت جدید تمرکز می‌کند. محققان متعددی بیان کرده‌اند، نوع، تعداد و زنجیره‌ی فعالیت‌هایی که کارآفرینان نوپا انجام می‌دهند، به خصوص در طی مرحله‌ی پیش از راه‌اندازی، تأثیر قابل توجهی بر توانایی آن‌ها برای سرمایه‌گذاری‌های جدید موفقیت‌آمیز دارد. علاوه بر آن، چارچوب تفسیری تلاش می‌کند پیچیدگی چرخه حیات شرکت‌های نوپا را با توجه به همه‌ی جنبه‌های اصلی به تصویر بکشد (برای مثال منابع مورد نیاز، عوامل و فعالیت‌های کلیدی، عوامل شبکه) که می‌توانند بر بقا و موفقیت این نوع از سرمایه‌گذاری جدید تأثیر بگذارند. به نظر می‌رسد شواهد تجربی که براساس 9 موردپژوهی است، تأیید می‌کنند که شرکت‌ها با عوامل گوناگون در مراحل گوناگون همکاری می‌کنند، زیرا دانش و شبکه‌های منابع نقش حیاتی در تکامل تدریجی و موفقیت شرکت‌های جدید دارند. به طور کلی، نتایج پایایی و روایی چارچوب تفسیری پیشنهاد شده را نشان داد. مدل پیشنهادی از تجزیه و تحلیل، برنامه‌ریزی و مدیریت توسعه‌ی شرکت‌های نوپای رو به رشد، حمایت می‌کند. به این ترتیب مدل پیشنهادی از مدل نظری حمایت می‌کند که در طی دهه‌های گذشته محققان آن را به منظور بهبود درک فضای شرکت‌های نوپای رو به رشد ارائه داده اند. به بیانی دقیق‌تر، مدل پیشنهادی در شناسایی عوامل مناسب در شبکه‌ی کسب و کارهای نوپا به شرکت‌های نوپا کمک می‌کند تا دانش و مهارت‌های مورد نیاز را به دست آورند و از انجام فعالیت‌های کلیدی به منظور عبور موفقیت‌آمیز از مراحل چرخه حیات حمایت می‌کند. علاوه بر آن، چارچوب پیشنهادی می‌تواند به سادگی به منظور تجزیه و تحلیل شرکت‌های نوپا (و چرخه حیات آن‌ها) در کشورهای گوناگون به کار رود. علاوه بر همکاری با چارچوب نظری در رابطه با کسب و کارهای نوپا، مدل چرخه حیات چند کاربرد عملی برای عوامل گوناگون که بر آن متمرکز هستند فراهم می‌سازد. به همین دلیل آن می‌تواند یک مدل جامع در نظر گرفته شود که هم به عنوان یک مدل تفسیری و هم به عنوان یک ابزار سیاسی و مدیریتی عمل می‌کند.

Conclusions:
This paper aimed at understanding whether startup evolution can be conceptualized in a life cycle model intended as an unpredictable sequence of stages, where startups need to find actors with whom to collaborate to acquire knowledge and resources supporting the effectiveness and success of their mission. The creation and implementation of collaborative networks was observed through the lens of the holistic approach to the entrepreneurial ecosystem, whose purpose is to build “bridges” between different actors through the creation of communities of best practices or entrepreneurial networks [18,22,29]. The creation of a specific ecosystem was suggested to ease the new digital entrepreneurship generation to where they can approach an appropriate set of knowledge, skills, financial facilitations, and entrepreneurial culture [24]. The proposed framework was developed specifically to analyze startups, as it focuses on the analysis of the activities before the new firms’ launch phase. Several scholars have claimed that the kinds, the number, and the sequence of activities that nascent entrepreneurs undertake, in particular, during the pre-startup phases, have a significant influence on their ability to successfully create new ventures (e.g., [13,30,31,32]). Moreover, the interpretative framework tries to capture the complexity of the startup life cycle phenomenon by considering all the main aspects (e.g., required resources, key activities and factors, ecosystem actors) that can affect the survival and success of this kind of new venture. The empirical evidence, which is based on nine case studies, seemed to confirm that firms collaborate with different actors in different stages, as knowledge and resource networks play a critical role in sustaining the evolution and success of new firms. Generally speaking, results showed the consistency and validity of the proposed interpretative framework. The proposed model favors the analysis, planning, and management of flourishing startups’ development. In this view, the proposed model contributes to reinforcing the theoretical framework that, in the last decades, scholars have built up to improve comprehension of the evolving startup landscape. Specifically, the proposed model supports startups in identifying the right actors of a startup ecosystem in order to get the necessary knowledge and resources and to support the realization of the key activities to achieve a successful transition in the life cycle stages. Moreover, the proposed framework can easily be adapted to analyze startups (and their life cycles) located in different countries, Beyond this contribution to the theoretical framework related to the startup phenomenon, the life cycle model presents some practical implications for the various actors that revolve around it. For these reasons it can be seen as a comprehensive model capable of acting as an interpretative model and a managerial and political tool.