دانلود ترجمه مقاله نقش گرایشات استراتژیک به جامعه در بهبود تجارت های کوچک

استدلال های نظری:
یافته های این تحقیق هم از مطالعات قبلی پشتیبانی می کند و هم با آنها در تناقض است، زیرا این یافته ها با عملکرد کسب و کارهای کوچک در ارتباط هستند. با توجه به RBVF، در حالی که جهت گیری کارآفرینی و سرمایه فکری به طور معناداری با عملکرد مرتبط است، مطالعه ما اشاره می کند که رابطه سرمایه اجتماعی و عملکرد کسب و کار غیر معنادار است. شايد شايد بتوان گفت كه سرمايه اجتماعي چيزي است كه در عوض ناشی از نتيجه تلاش هاي كسب و كار كوچك و نه به عنوان پيش شرطی برای منافع عملكرد احتمالی، می باشد. در این راستا، پژوهش های آینده ممکن است بخواهند فاکتورهایی را که ممکن است سرمايه اجتماعی را ارتقاء بخشند، بررسی کنند و این که آیا این عوامل (به عنوان مثال، کسب و کار خرده فروشی مرکز شهر، گروه های کارآفرینان) به جای کسب و کار فردی، به گروه بعنوان یک کل نفع می رسانند یا خیر. از چهار عامل مربوط به چارچوب رویکرد ابزاری ذینفعان، سه مورد (نفع شخصی هدایت شده، روابط درون گروهی و مسئولیت اجتماعی شرکتی) معنی دار بود، در حالی که اهمیت ذینفعان معنادار نبود. با این حال باید توجه داشت که نفع شخصی هدایت شده با عملکرد تجاری رابطه ای منفی دارد. یک توضیح ممکن این است که، در حالی که کسب و کارهای کوچک مایل به کمک به بهبود جامعه هستند، متوجه می شوند که این کار به طور خاص منجر به عملکرد بهتر نمی شود و در واقع می تواند صاحبان و مدیران را، در حالیکه سعی دارند نگرانی های اجتماعی و جامعه را تسکین دهند، از تصمیم های مهم کسب و کار دور کند. شبکه به عنوان بخشی از روابط درون گروهی و تلاش های جامعه به نظر می رسد که به عملکرد مثبت مرتبط است، شاید به این دلیل که صاحبان / مدیران این کسب و کارهای کوچک همچنان روابط خارج از کسب و کار را تقویت می کنند و در نهایت این روابط ممکن است منجر به عملکرد بهتر شود. فقدان معناداری برای اهمیت ذینفعان در عملکرد کسب و کار، با یافته های آگل و همکاران (1999) تناقض دارد، و فرصتی برای تحقیقات آینده برای تمرکز بر تفاوت های ذینفعان خاص و نه رویکرد "یک اندازه برای همه" ، را فراهم می کند.

Theoretical implications:
Findings from the current research both support and contradict previous studies as they related to small business performance. With respect to the RBVF, while entrepreneurial orientation and intellectual capital were found significantly related to performance, our study notes that the relationship of social capital and business performance was non-significant. Perhaps, one might argue, that social capital is something that instead becomes derived as an outcome of small business efforts rather than as an antecedent to possible performance benefits. In this regard, future research may wish to consider factors which may enhance social capital, and whether these factors help to benefit the group as a whole (e.g., retail downtown businesses, groups of entrepreneurs) rather than individual businesses. Of the four factors relating to the instrumental stakeholder framework, three (enlightened self-interest, in-group ties, and corporate social responsibility) were found significant while stakeholder salience was not. It should be noted, however, that enlightened self-interest had a negative relationship with business performance. One explanation may be that, while small businesses wish to contribute to societal betterment, they realize that this does not specifically lead to better performance and may actually draw the owners/managers away from important business decisions while trying to appease social and community concerns. Networking as part of in-group ties and community efforts do appear to be positively related to performance, perhaps because owners/managers of these small businesses continue to foster relationships outside of the business and that these relationships may ultimately lead to better performance. The lack of significance for stakeholder salience on business performance contrasts to Agle et al.'s (1999) finding and suggests an opportunity for future research to focus on differences across specific stakeholders rather than a "one-size-fits-all" approach.