عنوان فارسی |
نقش میراث مصنوع شهری در تاب آوری کیفی و کمی. مسائل خاص در شهر مدیترانه ای |
عنوان انگلیسی |
The Role of Urban Built Heritage in Qualify and Quantify Resilience. Specific Issues in Mediterranean City |
کلمات کلیدی |
تاب آوری شهری؛ میراث مصنوع؛ چارچوب تاب آوری؛ ارزیابی تاب آوری؛ شهر مدیترانه ای |
درسهای مرتبط |
مدیریت شهری |
تعداد صفحات انگلیسی : 9 | نشریه : ELSEVIER |
سال انتشار : 2014 | تعداد رفرنس مقاله : 40 |
فرمت مقاله انگلیسی : PDF | نوع مقاله : ISI |
آیا این مقاله برای بیس پایان نامه مناسب است؟ : بله | آیا این مقاله برای ارائه کلاسی مناسب است؟ : بله |
وضعیت شکل ها و عنوان شکل ها: شکل ندارد. | وضعیت جداول و عنوان جداول : جدول ندارد. |
وضعیت تایپ فرمول ها : فرمول ندارد | نام مجله مقاله : Procedia Economics and Finance (پروسدیا اقتصاد و امور مالی) |
تعداد صفحات ترجمه تایپ شده با فرمت ورد با قابلیت ویرایش : 21 صفحه با فونت ۱۴ B Nazanin | آیا در بسته تبلیغات سایت نیز قرار داده شده است؟: محتوی بسته این محصول فاقد هر گونه تبلیغات می باشد. |
پاورپوینت : ندارد | گزارشکار : ندارد | شبیه سازی : ندارد |
سطح کیفیت ترجمه و ضمانت فراپیپر برای این مقاله چگونه است؟ |
ترجمه دارای وضعیت طلایی بوده و تا 24 ساعت در صورت عدم رضایت مشتری مبلغ مورد نظر عودت داده خواهد شد. |
بعد از خرید این محصول یک فایل برای شما قابل دانلود خواهد بود که دارای ورد (word) ترجمه مقاله است که قابل ویرایش است و همچنین pdf ترجمه مقاله به همراه pdf مقاله انگلیسی برای شما قابل مشاهده خواهد بود. در فایل های دانلود هیچگونه تبلیغاتی وجود ندارد و شما با خیال راحت میتوانید از ترجمه مقاله استفاده کنید.
1. مقدمه
2. تابآوری: مروری بر مفهوم
3. چارچوب تاب آوری
4. نقش محیط مصنوع در ایجاد تابآوری
5. نتیجه گیری
نتیجه گیری:
اگرچه مفهوم تابآوریی طی سال های گذشته بسیار توسعه یافته است، اما هنوز هم نقش محیط مصنوع و میراث در دستیابی به تاب آوری شهری ضعیف است. UNISDR (2012) و ICOMOS ICORP (2013) اخیراً به طور قاطع و ساختار یافته ای اهمیت میراث در تاب آوری شهری را، نه تنها به عنوان عنصری برای محافظت و دفاع بلکه به عنوان عنصری که می تواند زمینه ساز افزایش واقعی تابآوریی باشد، مورد توجه قرار داده اند. میراث معمولاً در آمارهای جهانی در مورد خطرات ناشی از فاجعه در نظر گرفته نمی شود و در انسجام اجتماعی، توسعه پایدار و بهزیستی روانشناختی نقش دارد (ICOMOS/ ICORP ، 2013). میراث فرهنگی غالباً با بناهای با شکوه و مکان های باستانی نمادین در ارتباط است، اما امروزه مجموعه وسیعی از مکان ها از قبیل شهرهای تاریخی و مناظر فرهنگی زنده را در بر می گیرد. همچنین تأکید بر اهمیت چنین میراثی در ایجاد تابآوریی در بُعد اقتصادی، با توجه به منابع درآمد گردشگری و همچنین از نظر تجسم اجتماعی هویت محلی، مهم می باشد. عدم مراقبت از محیط مصنوع، پراکندگی شهری و مشکلات مهندسی در ساخت و سازهای جدید، آسیب پذیری سازه های شهری را در برابر خطرات بلایا افزایش می دهد. همانطور که توسط بوکاردی (2012) مشخص شده یک محیط طبیعی و تاریخی کاملاً محافظت شده، مبتنی بر سیستم های دانش سنتی تعبیه شده در میراث فرهنگی، می تواند نقش مهمی در پیشگیری و کاهش بلایا و اجرای تابآوریی جوامع ایفا کند. ارزش محیط مصنوع در جامع ترین شکل ساختار شهری و به ویژه در میراث، احتمالاً به دلیل ارزیابی فوری مشکلات، هنوز بخش محرزی در بعد زیرساختی یا فنی مفهوم تاب آوری شهری که قبلاً مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته، محسوب نمی شود. به هر حال نمی توان این عنصر را در ارزیابی تابآوریی شهری، به ویژه در مواردی از قبیل شهر مدیترانه ای، که در آن روند تکامل ساختار شهری به طور مداوم در حال پیشرفت است و ارزیابی ساختمان های منفرد یا زیرساخت ها به تنهایی منجر به یک دید جزئی و کاهش یافته نسبت به یک سیستم وسیع تر با ظرفیت های جذبی، انطباقی و بازیابی بالا در رویداد فاجعه بار شده را نادیده گرفت. در نتیجه، موارد بالا توسعه چارچوب نظری را مشخص می کند که در آن سعی نمودیم به مطالعات انجام شده نظم دهیم و علی رغم مطالعات اخیر، به ضرورت معرفی معیارهای موقت برای کمی سازی تابآوریی شهر در برابر شوک ها اشاره کرده است (دالزیل و مک مانوس، 2004)، با اینحال تا به امروز تعریف منحصر به فرد و بطور جهانی پذیرفته شده ای از تاب آوری شهری وجود ندارد. با این حال، با علاقه روزافزون به این زمینه و بسیاری از فعالیت های مورد بررسی و پشتیبانی شده در این مقاله، می توان آگاهی روز افزون نقش محیط مصنوع در تعریف تاب آوری شهری را تشخیص داد.
Conclusions:
Although the concept of resilience has developed much over the past years, is still poorly explored the role of the built environment and of the heritage in achieving urban resilience. UNISDR (2012b) and ICOMOS/ICORP (2013) have recently focused in a decisive and structured manner the importance of the heritage in urban resilience, not only as an element to protect and defend, but as an element that could give rise to an actual increment of resilience. Heritage is usually not taken into account in global statistics concerning disaster risks and contributes to social cohesion, sustainable development and psychological wellbeing (ICOMOS/ICORP, 2013). Cultural heritage is often associated with grandiose monuments and iconic archaeological sites, but today encompasses a broader array of places such as historic cities and living cultural landscapes. It is important also to emphasize the importance of such heritage in building resilience in the economic dimension, as regards sources of income from tourism, as well as for the social, embodying principles of identity of local populations. The lack of care of built environment, urban sprawl and engineering problems in new constructions increase the vulnerability of urban structures to disaster risks. While a well-conserved natural and historic environment, based on traditional knowledge systems embedded in cultural heritage, can play a significant role in disaster prevention and mitigation and in implementation of the resilience of communities as highlighted by Boccardi (2012). The value of the built environment in its most comprehensive form of the urban structure, and in specificity of the heritage, it is not yet an established part of the concept of urban resilience in the infrastructure or technical dimension, previously analyzed, probably because of its difficulties of immediate evaluation. At any rate it is not possible to ignore this element in assessing urban resilience, especially in cases as the Mediterranean city, where the evolutionary process of the urban structure is constantly evolving, and where the assessment of individual buildings or of the only infrastructure results in a partial and reduced view of a much wider system, with its high absorptive, adaptive and recovery capacities to a calamitous event. In conclusion, the foregoing highlights a development of the theoretical framework in which we tried to bring order and despite recent literature has pointed out the necessity to introduce ad-hoc metrics to quantify the resilience of a city against shocks (Dalziell and McManus, 2004), to date a unique and universally accepted definition of urban resilience is still missing. However, it is possible to detect an increasing awareness regarding the role of the built environment in the definition of urban resilience, as supported by the growing interest in the field and the many activities examined in the paper.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.